ازدواج هایی که دیر شده/هفت اشتباه دختران مجرد

ازدواج هایی که دیر شده/هفت اشتباه دختران مجرد


چندی پیش، فیلمی تماشا کردم که در آن ، خانمی مسئول کارهای حقوقی یک شرکت بود. این خانم، در آستانه چهل سالگی، وقتی پرونده‌های شرکت را بازبینی می‌کرد، به فکر بازبینی زندگی شخصی خودش افتاد و با این تصور که هیچ مرد مناسبی برای او وجود ندارد به این نتیجه رسید که هیچ راهی برای تشکیل خانه برایش وجود ندارد. حالا خودتان نتیجه را پیش بینی کنید. این خانم مرتکب اشتباهی شده است که دختران مجرد زیادی آن را تکرار می کنند. در واقع، او دچار اشتباهات اساسی شده بود که باعث می‌شود یک خانم مجرد همیشه تنها بماند.

هفت اشتباه دختران مجرد

متأسفانه در سال هاى اخیر عوامل مختلفى از جمله نبود زمینه اشتغال، اسکان، ادامه تحصیل، بالا رفتن هزینه هاى زندگى، دگرگون شدن معیارهاى انتخاب همسر و ... سبب افزایش سن ازدواج و حتى ناتوانى بسیارى از دختران و پسران براى ازدواج شده است. همچنین تجملاتى شدن مراسم ازدواج که بسان مانعى آهنین در مقابل جوانان قرار گرفته، آئین هاى توخالى و بى هویت، انتظارات نامعقول، هزینه هاى سرسام آور و چشم و هم چشمى ها، جوانان را از ازدواج باز مى دارد. این فرایند در حالى است که روزگارى دختران پس از اینکه به سن بلوغ مى رسیدند و از چهارده، پانزده سالگى مى گذشتند راهىِ خانه بخت شده، کمتر دخترى را مى دیدید که از بیست سال گذشته و هنوز در خانه پدر زندگى کند، مگر اینکه مشکلى داشته باشد. اما دختران امروز اغلب بلافاصله پس از پایان تحصیلات متوسطه، تمام سعى و تلاش خود را متوجه قبولى در دانشگاه مى کنند و در طول تحصیلات دانشگاهى فقط به پایان رساندن درس مى اندیشند. پس از این دوران نیز به دنبال یافتن شغلى مناسب راهى بازار کار مى شوند. با این وجود آیا فرصتى براى ازدواج در بهترین سال هاى جوانى یک دختر پیش مى آید؟ آیا رخنه اى که میان زندگى سنتى با وضع جدید جوامع ایجاد شده به نفع دختران است؟ اساسا کدام شیوه درست است، شکل و شیوه گذشته یا وضع جدید؟ آیا میان این دو، راهى وجود دارد که بیشتر شیوه هاى خوب براى بهبود زندگى دختران و زنان به کار گرفته شود؟ امروزه عواملى اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى و ... باعث دگرگونى در شکل و محتواى ازدواج شده، این اقدام مقدس را از ساده زیستى به سمت تجمل گرایى، نیز از سادگى و صراحت به عاقبت اندیشى مادى و رفاه طلبى سوق داده است! برای این منظور لازم است تا دختران مجرد را با اشتباهات رایجشان آشنا کنیم.

اشتباه شماره 1:

ملاک های خود را با شرایط دیگران تعیین می کنند

تعجب نکنید هنوز هم بسیارند دخترانی که ملاک ها و معیارهای خود را برای ازدواج از روی چشم و هم چشمی و برای تایید دیگران انتخاب می کنند . به عنوان مثال چنین می گویند: "وای ببین دختران فامیل با چه شرایطی و چه سطح سوادی چه ازدواج هایی کرده اند، آن وقت من با یک شخص کم سواد تر از خودم ازدواج کنم؟ این طوری همیشه احساس حقارت می کنم. مگه من چی کم دارم؟"

نه تنها دختران بلکه همه جوان ها باید بدانند که هر کس باید به فراخور حال خود معیارهایش را برگزیند. مقایسه خود با دیگران و تعیین ملاک ها باعث می شود تا شما را از واقع بینی دور کند و نتوانید در شرایط خود بهترین انتخاب را داشته باشید.

اشتباه شماره 2:

تجارب خود از افراد را تعمیم می دهند

برخی از دختر ها سعی می کنند دور کلیه خصوصیات رفتاری یک فرد نابهنجار در زندگیشان خطی بکشند و در مواجهه با هر یک از این ویژگی ها در فرد دیگر، نگاهی غیر اصولی به او خود داشته باشند . به عنوان مثال اگر مردی بد اخلاق همراه با اعتقادات دینی را در زندگی اطرافیان خود مشاهده کرده اند و شاهد آسیب های وارده از او به همسرش بوده اند ،تلاش میکنند خواستگاری هر شخص با اعتقادات دینی را رد کنند و به او با نگرشی منفی بنگرند . در حالی که نابهنجاری اخلاقی فرد ربطی رفتارهای دینی او ندارد . اگر چه فرد دیندار باید در کلیه منش های خود اصول دینی را رعایت کند و اخلاق یکی از شاخه های اصلی دین است، اما نداشتن اخلاق مناسب در شخصی مذهبی نشان از زیر سئوال بردن اعتقادات دینی نیست.

اشتباه شماره 3:

آنها مردان مناسب را نادیده می‌گیرند
هفت اشتباه دختران مجرد

این موضوع را بارها و بارها دیده‌ایم كه وقتی یک دختر مجرد باور می‌‌کند که هیچ مرد مناسبی برای او وجود ندارد، همه چیز پیرامونش روی این موضوع صحه می‌گذارد. ما به همه کسانی که فكر می‌كنند همه مردان خوب ازدواج کرده‌اند پیشنهاد می‌كنم كه این احساس را کنار بگذارند و به جای آن ، به شادی، خوشبختی و تمایلشان توجه کنند. امید همیشه منشا تلاش و موفقیت است . پس بنا را بر این نگذارید که با ناامیدی آینده خود را بیهوده و یکنواخت تصور کنید.

اشتباه شماره 4:

آنها پا به فرار می‌گذارند

بارها و بارها مشاهده کرده‌ایم که دختران جوان منتظرند مرد مناسب از آنها خواستگاری کند. اما زمانی که این اتفاق می‌افتد، آنها پا به فرار می‌گذارند و از او دور می‌شوند. به هرحال، اگر دختران ما بخواهند نتیجه‌ای از روابط خود بگیرند و امید به تشکیل زندگی داشته باشند، باید این رفتار خود را کنار بگذارند. هنگامی که شما با مردی مناسب ازدواج می‌کنید، ممکن است ابتدا اظهار علاقه و توجه او برای شما دشوار باشد، چرا که قبل از این تجربه‌اش را نداشته‌اید. اما حالا زمان آن رسیده است که این دشواری را تحمل کنید.

به خودتان اجازه بدهید زمینه را برای آشنایی و شناخت برای ازدواج موفق فراهم کنید. این همان چیزی است که برای رهایی از تنهایی و ناراحتی به دنبال آن بودید. سعی كنید از این حس زیبا، یعنی شناختن شخصی مناسب که واقعاً به شما علاقه‌مند است و دوست دارد شما را آن‌گونه که هستید بشناسد، لذت ببرید.

اشتباه شماره5 :

آنها اجازه می‌دهند که کار حسابی مشغولشان کند

خانمی كه وضعیتش در بالا اشاره شد به شدت در كارش غرق شده بود و موفقیت در کار را در اولویت همه مسایل دیگر زندگی می دانست. با وجود زیبایی، جذابیت و موفقیت‌های فراوان، همه درها برای برقراری ارتباط با او بسته بود، چرا که تمام زندگی‌اش در کار خلاصه شده بود. مشکلی که خیلی از دختران مجرد دچارش هستند. بعضی دختران فکر می‌كنند اگر مردی به آنها علاقه‌مند شده‌ است، حتما مشکلی در او وجود دارد. این افكار باعث می‌شود که مردهای مناسب زیادی را از دست بدهند، قبل از اینکه حتی یک‌بار به آنها فرصت داده باشند تا به خواستگاری بیاید.

اشتباه شماره 6:

تجربه را به بدبینی تبدیل می کنند

برخی دختران تجارب خود را از ازدواج و زندگی دیگران به نوعی بدبینی و احتیاط فوق العاده و غیر ضروری تبدیل می کنند و در انتخاب و ارزیابی طرف مقابل دچار سخت گیری و وسواس می شوند . درست است که کسب تجربه لازم و ضروری است اما قرار نیست به خاطر شنیدن وقایع آزارنده از اطراف دچار استرس در انتخاب باشیم. تیزبینی و زیرکی متعادل برای یک انتخاب مناسب کافی است. لازم نیست از ابتدا با منفی اندیشی مثل یک کاراگاه عمل کنیم .

اشتباه شماره 7:

آنها باور کرده‌اند که زمان مناسب برای آنها تمام شده است
هفت اشتباه دختران مجرد

دختران زیادی هستندک به دلیل بالا رفتن سنشان باور دارند که زمان عاشق شدن، ازدواج و بچه‌دار شدن از آنها گذشته است . درست است که زمان ازدواج و بچه‌دار شدن، پیش‌بینی شده است، اما در قرن بیست و یکم زندگی ما کمتر قابل پیش‌بینی است، كه البته این نکته مثبتی است.

دختران زیادی تا چهل- پنجاه سالگی ازدواج خود را به تاخیر می‌اندازند، اما واقعیت این است که ما هیچ‌وقت اسیر اعداد و ارقام نیستیم. ما هر لحظه در مناسب‌ترین زمان زندگی خود هستیم. بله، درست است که بیولوژی بدن همیشه ما را همراهی نمی‌کند، اما اگر شما واقعاً می‌خواهید صاحب خانواده شوید و بدن شما دیگر این اجازه را به شما نمی‌دهد که بچه‌های خودتان را داشته باشید، به این معنا نیست که این خواسته شما برآورده‌شدنی نیست. می‌توانید با پذیرفتن سرپرستی یک کودک، تشکیل خانواده‌ دهید.

خط قرمز های رابطه زناشویی

خط قرمز های رابطه زناشویی



لابد شنیده‌اید كه فلانی آدم آویزانی است؛ یعنی همیشه محتاج توجه، بخشش، محبت یا حتی پول و امكانات دیگران است. خدا نكند همسر كسی چنین خلق و خویی داشته باشد چون كار از عشق و عاشقی می‌كشد به كینه و نفرت. برخلاف تصور بعضی که عزت نفس یا همان مناعت طبع را شکلی از غرور تعبیر می‌کنند و معتقدند این حس یا خصوصیت رفتاری یکی از دلایل ایجاد مشکل در روابط زناشویی است، عزت‌نفس رفتاری است که دقیقا باعث استحکام روابط زناشویی می‌شود. زن یا مردی که از عزت نفس کافی برخوردار نیست، برای رفتارها، برنامه‌ها و خواسته‌های فردی‌اش تعریف مشخصی ندارد و درست به همین دلیل نمی‌تواند یا نمی‌خواهد حقی هم برای همسرش قائل شود.یکی از مواردی که عدم مناعت طبع باعث تخریب رابطه همسران می شود حساب و کتاب بیش از حد در مسائل مالی است. آنها فکر می کنند اگر درآمد های خود را مستقلا خرج کنند و یا پس انداز نمایید به سلامت رابطه خود کمک کرده اند در صورتی که بالعکس زندگی مشترک یعنی اشتراک در کلیه داشته ها و امکانات. با بررسی این موضوع لازم است تا نشانه های همسران با عزت نفس را بیان کنیم و راهکارهایی را برای آن ارائه دهیم.همان‌طور که هر بیماری علائمی دارد، بیماری كمبود عزت‌نفس هم نشانه‌هایی دارد.
خط قرمز

خواهش‌های مكرر!
هرچند بعد از شروع زندگی مشترک یا حتی در دوران آشنایی و عشق و علاقه، انتظاراتی در طرفین ایجاد می‌شود (مثل خرید هدیه، بودن در کنار هم، پاسخ‌گفتن به نیازهای عاطفی و...) اما خواستن و به‌زبان‌آوردن این خواسته‌ها به شكل مكرر و با اصرار، نشان‌دهنده کمبود یا نبود مناعت طبع است.

همیشه همین‌جا باش! جای شکی نیست که عشق و علاقه ما به‌هم، احساس نیاز به بودن در کنار یكدیگر را ایجاد و تقویت می‌کند اما گاهی این علاقه به حسی بیمارگونه تبدیل می‌شود که آزادی طرف مقابل را از او می‌گیرد.

شك می‌كنم پس هستم! وقتی عزت نفس‌مان را از دست می‌دهیم یا اصلا این ویژگی رفتاری را نداریم، دائما به همه رفتارهای طرف مقابل شک می‌کنیم. برای برطرف‌کردن این شک و تردید هم مدام او را سؤال‌پیچ می‌کنیم.

كی گفته تو مهمی؟ بی‌توجهی به توانایی‌ها، تشویق و تعریف‌نکردن از طرف مقابل، بی‌توجهی به خواسته‌های او به عمد، نشان‌دهنده مناعت طبع پایین ماست چون دوست نداریم یا نمی‌خواهیم توانایی‌های همسرمان را ببینیم و جدی بگیریم.

ایستادن روی خط مرز؛ روان‌شناسان عقیده دارند بسیاری از اختلافات زناشویی، ناشی از بی‌توجهی به حریم شخصی طرف مقابل است. این حریم باید محترم شمرده شود. زن یا شوهری که مناعت طبع ندارد، با حضور دائمی‌اش- چه به‌صورت فیزیکی و چه با تلفن‌کردن‌های مکرر یا هر شیوه دیگر- آرامش طرف مقابل را به هم می‌زند.

حساب واقعا حسابه؟ وقتی مناعت طبع از وجودمان پر می‌کشد، جیب‌هایمان از هم جدا می‌شود و تو و منی وارد زندگی می‌شود.
وقتی عزت نفس‌مان را از دست می‌دهیم یا اصلا این ویژگی رفتاری را نداریم، دائما به همه رفتارهای طرف مقابل شک می‌کنیم.

دو دوتا گاهی 5 تا گاهی كمتر! اگر در مقابل هر کار یا محبتی که برای طرف مقابل انجام می‌دهیم، انتظار تلافی داشته باشیم و حسابگری کنیم، مطمئن باشیم، مناعت طبعمان را فراموش کرده‌ایم. محبت به دیگران را با نیاز درونی و رضایت شخصی ناشی از علاقه به همسر تنظیم کنیم.

نسخه های درمانی!

درست است كه از قدیم گفته‌اند درخت تلخ بر شیرین نیارد! اما شاید با پیشرفت علم، این روزها بتوانیم جوری خودمان را تغییر بدهیم؛ مثلا با عمل‌كردن به این نسخه: چوب‌خط را دور بینداز! برای نشان‌دادن محبتمان به طرف مقابل، چوب‌خط نگذاریم اما به پای او هم نیفتیم؛ مثلا اگر برای همسرمان هدیه‌ای می‌خریم، انتظار تلافی با خرید هدیه‌ای به ارزش همان هدیه را نداشته باشیم اما اگر با بی‌توجهی او روبه‌رو شدیم، شیوه نشان‌دادن علاقه‌مان را تغییر بدهیم. به این ترتیب، نه دچار افسردگی- ناشی از بی‌توجهی همسرمان- می‌شویم و نه اینکه با تکرار محبتمان به همان روش، احساس می‌کنیم خوار و ذلیل شده‌ایم.


قورباغه

اینجا اتاق من است؛ اول در بزن. همان‌طور که دوست داریم خلوت و آرامش‌مان به هم نخورد، برای همسرمان هم احترام قائل شویم و با رفتارمان خلوت او را به هم نزنیم؛ از نشانه‌های عزت نفس، محترم‌شمردن خلوت و آرامش طرف مقابل و احترام‌گذاشتن به خواسته اوست. نق‌زدن، قهرکردن، بی‌توجهی، تلافی‌کردن به هر شکل ممکن، کج‌خلقی و لج‌بازی و... همگی از نشانه‌های نداشتن مناعت طبع است.

اگر زمانی که همسرمان برنامه‌ای دارد و نمی‌تواند در کنار ما باشد، ما هم برای آن ساعات برنامه‌ریزی کنیم، دیگر مشکلی پیش نخواهد آمد. انجام کارهای شخصی یا نیاز به تنهابودن در ساعت‌هایی از روز، الزاما به معنی بی‌توجهی همسرمان به ما نیست بلکه نیازی ضروری است که باید برآورده شود.

چرا عاقل كند كاری...؟ به عقیده روان‌شناسان هرچه‌قدر عزت نفس‌ما پایین‌تر باشد، به همان نسبت به آنچه آزارمان می‌دهد، واکنش‌های تندتر و غیر‌منطقی‌تری نشان می‌دهیم. در واقع مناعت طبع، بلند‌نظری به فرد می‌دهد که مانع از بروز واکنش‌های نامناسب در مقابل ناملایمات می‌شود. به جای جر و بحث می‌توانیم خیلی راحت از همسرمان گله کنیم و از او درباره رفتارش توضیح بخواهیم یا با یک تذکر آرام -اما مؤثر- او را متوجه اشتباه‌اش کنیم.

من گدا نیستم: خیلی از ما متر و معیار سنجش عشق و محبت همسرمان را میزان و نحوه پاسخ‌گفتن او به نیازهای مادی و گاهی نیازهای معنوی غیرمنطقی‌مان می‌دانیم. این توقع نه تنها کاملا غیرمنطقی است بلکه در طرف مقابل احساس اسارت و انزجار ایجاد کرده و از همسرمان محبت گدایی کنیم. یادمان باشد نیازی که به‌دنبال درخواست- آن هم درخواست مکرر- برآورده شود، از روی عشق و علاقه نیست و به دلیل ترس یا اجبار برآورده شده است؛ بنابراین اجازه بدهیم هرکس محبتش را آن‌طور که بلد است، به ما نشان بدهد .

کسی که تلاش می‌کند بیاموزد تا علاقه‌اش را به همسرش نشان بدهد، از اعتماد به نفس و مناعت طبع بالایی برخوردار است؛ این تلاش یعنی تلاش برای نزدیک‌ترشدن به هم.

ماشین‌حساب را خاموش‌كن: اگر زن و مردی از عزت نفس برخوردار باشند،و به ویژه اگر زن هم شاغل باشدبه جای جدا کردن حساب زندگی‌شان از هم، حسابشان را مشترک می‌کنند اما آقایان محترم یادشان باشد، بهتر است برای همسرشان حق داشتن حسابی جدا را درنظر بگیرند و او را مجبور به خرج‌کردن درآمدش در منزل نکنند. با این کار، مطمئن باشید همسرتان با کمال میل کمبودهای زندگی را با درآمدش جبران خواهد کرد.

منم همین‌طور! یکی از شیرینی‌های زندگی مشترک، شناختن علایق طرف مقابل و علاقه‌مندشدن به آنها به صورت واقعی و نه تصنعی است. این یعنی نشان‌دادن علاقه‌مان به طرف مقابل، احترام‌گذاشتن به عقیده او، توجه به خواسته‌های او و در یک کلام احترام به همسر. با این کار به شکوفایی هر چه بیشتر او کمک می‌کنیم.

من هم بلدم! طبیعی است که همه ما همه کارها را بلد نیستیم اما مهم آن است که به‌خاطر عشق و علاقه به طرف مقابل، برخی کارها را یاد بگیریم. بی‌توجهی- آن هم بی‌توجهی عمدی به خواسته‌های طرف مقابل- نشانه مناعت طبع نیست .

همه‌پرسی خانوادگی! خودرأیی، تصمیم‌گیری بدون مشورت، تکروی و... نه تنها نشانه مناعت طبع و اعتماد به نفس بالا نیست بلکه به‌عکس، نشان‌دهنده کمبود این ویژگی‌های رفتاری است. از طرفی نشان می‌دهد با تنگ‌نظری می‌خواهیم همه کارها را به نام و با تلاش خودمان ثبت کنیم و اصلا به حضور و نظر طرف مقابل اهمیت ندهیم.

و در نهایت اینکه عزت‌نفس رفتار مثبتی است که اولا باعث سلامت روحی- روانی خودمان می‌شود چون به پای طرف مقابل نمی‌افتیم و با رفتار عاقلانه و منطقی‌مان خوار و ذلیل نمی‌شویم؛ در ثانی این مناعت‌طبع، ارتباط سالم، منطقی و محترمانه‌ای را بین ما به‌وجود خواهد آورد.

بده بستان هاي زناشويي

بده بستان هاي زناشويي


امتياز جمع کردن در رابطه ي زناشويي به سود کسي تمام نمي شود. در شرايط رقابت و چشم و هم چشمي فضاي رابطه ي زناشويي مکدّر و منفي مي شود و مانع از آن مي شود که زن و شوهر به شادي و نشاط ناشي از زندگي زناشويي دست پيدا کنند.

رابطه ي سالم مبتني بر مشارکت است. زن و شوهر با هم همکاري مي کنند، در مقام حمايت از يکديگر هستند، به هم وابستگي دارند، اما رقابت......

ممکن است کسي بپرسد، يعني اگر من اهل رقابت و چشم و هم چشمي باشم اشکالي دارد؟ بله اشکال دارد. البته واقعاً چيزي بهتر از اين نيست که زن و شوهر با هم شوخي کنند، سر به سر هم بگذارند ولي تا کجا و به چه منظوري؟ اگر اين شوخي ها به قصد رقابت باشد، مي تواند خيلي زود تبديل به مبارزه اي براي برتري طلبي شود و حالت زشتي پيدا کند.رقابت ميان زن و شوهر يعني امتياز جمع کردن عليه ديگري.

اگر قرار باشد زندگي به اين شکل در آيد که "چون تو اين کار را کردي، من هم اين کار را مي کنم" ، خطري ايجاد مي شود که براساس آن رابطه ي زناشويي به جاي اينکه مبتني بر حمايت از هم باشد ، به جنگ و ستيز براي برتري يافتن منجر مي گردد.

صميميت و توجه داشتن با بازي و مسابقه فرق دارد. در ازدواج و رابطه زناشويي زن و شوهر بايد دست بده داشته باشند و حال آنکه در رقابت و مسابقه دست بگير مطرح است. در هر رابطه اي دهنده و يا گيرنده هستيد مي دانيد که گيرنده براي توجيه گرفتن خود به نفع خود امتياز جمع مي کند. وقتي عنصر رقابت هم به اين جريان اضافه شود، فضاي ازدواج به" اين به آن در" تبديل مي شود و روحيه ي " تو به من مديون هستي" حاکم مي گردد.

در ازدواج و رابطه زناشويي زن و شوهر بايد دست بده داشته باشند و حال آنکه در رقابت و مسابقه دست بگير مطرح است.

به اين موضوع فکرکنيد، رقابت به حکم ماهيت خود فرض را بر اين مي گذارد که شما رقيب و يا دشمني داريد. چگونه مي توانيد خودتان را برنده بدانيد، حال آنکه برنده شدن شما به زيان کسي تمام شده که او را دوست داريد. چگونه ممکن است زن و شوهري براي کسب قدرت، رقابت کنند و با اين حال رابطه ي هماهنگ داشته باشند؟

يک رابطه ي محکم و برقرار ، بر پايه ي از خودگذشتگي و بذل توجه است و نه بر اساس جدال براي کسب قدرت و مسلط شدن.

اغلب اوقات اين حسابگري و اين امتياز جمع کردن به نوعي به بدبيني تبديل مي شود که در آن طرفين رابطه از قبول يک هديه و يا يک اقدام مهرانگيز از جانب يکديگر نگران مي شوند زيرا احساس مي کنند دريافت آن هديه برايشان گران تمام مي شود.

در يک رابطه ي رقابت آميز، نواقص و اشکالات، صادقانه تصديق نمي شوند. زيرا هر اعتراف به اشتباه، طرف مقابل را در شرايط دريافت امتياز قرار مي دهد و سازنده ترين انتقادها توليد مقاومت و واکنش انفعالي مي کند.

جان کلام آنکه وجود روحيه ي رقابت ميان زن و شوهر، توفاني است که مي تواند پايه هاي يک رابطه ي سالم را از هم فرو پاشد. براي حفظ موقعيت بالا و برتر بايد پيوسته همسرتان را پايين و پايين تر بياوريد تا خودتان بالاتر برويد.

يک رابطه ي محکم و برقرار بر اساس، از خودگذشتگي و بذل توجه است و نه بر اساس جدال براي کسب قدرت و مسلط شدن.

طرز تلقي و نگرش شما هميشه اين است که " براي من هورا بکشيد" . اگر فرزندانتان جايي موفق مي شوند علتش اين است که شما آن ها را خوب تربيت کرده ايد . اگر خانه ي خوبي خريديد علتش به شما بر مي گردد و به همين ترتيب در شرايطي قرار مي گيريد که نمي توانيد نظرات همسر خود را بپذيريد يا آن را رد کنيد و مشکلي هم بروز نکند. از آنجا که قصد جمع آوري امتياز را داريد، به سود شماست ثابت کنيد که همسرتان اشتباه کرده است.
رقابت

وقتي چنين روحيه اي بر روابط زناشويي حاکم مي شود هرگز معنا و مفهوم دوست داشتن و دوست داشتني بودن را لمس نمي کنيد. هرگز به مفهوم همکاري و همياري نزديک نمي شويد. با رابطه ي زناشويي خود چون يک بازار کالا رفتار مي کنيد. چيزي مي دهيد و چيزي مي گيريد.

با توجه به آنچه در ادامه خواهيم گفت متوجه خواهيد شد که آيا در رابطه ي شما و همسرتان رقابت جاي همکاري و همياري را گرفته يا نگرفته است:

- سعي مي کنيد در برابر فعاليت هاي همسرتان کسب امتياز کنيد. مثلاً اگر همسر شما اوقات فراغتي براي خود در نظر مي گير به اتفاق دوستانش شما اقدام به محاسبه ي امتياز مي کنيد.

- براي امتياز دادن به شيوه ي مذاکره روي مي آوريد و هرگز چيزي را به عنوان يک اقدام حمايتي به همسرتان نمي دهيد.

- به ندرت بدون اينکه به روي همسرتان بياوريد، براي او کاري صورت مي دهيد، اگر کاري در مقام حمايت از همسرتان صورت دهيد، جزئيات آن را با آب و تاب شرح مي دهيد و به زحمتي که در اين مورد متقبل شده ايد اشاره مي کنيد.

- در هر مشاجره يا مواجهه با همسرتان، از اشخاص بيروني، يعني از بستگان، دوستان و آشنايان کمک مي گيريد تا تعادل را به سود خود برقرار سازيد. به قولي يار گيري مي کنيد.

- به اصرار مي خواهيد که حرف آخر را شما بزنيد.

اگر اين روحيه ي رقابت طلبي زندگي شما را مختل کرده است چه بهتر که آن را انکار نکنيد. درست به همان شکل که انکار بيماري هايي از قبيل سرطان يا بيماري هاي ويروسي شرايط را از آنچه هست بدتر مي کند. اصولاً امتياز جمع کردن در رابطه ي زناشويي به سود کسي تمام نمي شود. در شرايط رقابت و چشم و هم چشمي فضاي رابطه ي زناشويي مکدّر و منفي مي شود و مانع از آن مي شود که زن و شوهر به شادي و نشاط ناشي از زندگي زناشويي دست پيدا کنند.

بخش خانواده ايراني تبيان

مردان از کدام رفتارهای جنسی همسر خود بیزارند؟

مردان از کدام رفتارهای جنسی همسر خود بیزارند؟


خانمهای عزیز از نحسی این 16 عمل بپرهیزید، زیرا عواقبش در نهایت گریبان گیر خودتان خواهد شد.

1- زنهایی كه به گونه ای رفتار میكنند كه گویی از رابطه زناشویی خوششان نمی آید.

2- زنهایی كه هیچ وقت شروع كننده نیستند.

3- زنهایی كه نسبت به بدن مردها شناخت كافی ندارند.

4- زنهایی كه بار رسیدن به اوج نقطه جنسی را به مرد شان واگذار میكنند.

5- زنهایی كه در رخت خواب رفتار تند و پرخاشگرانه میكنند.

6- زنهایی كه مثل جسد در رختخواب بی حركت و بی عكس العمل میباشند.

7- زن هایی كه در رختخواب زیاد حرف میزنند.

8- زنهایی كه مراقب بهداشت و زیبایی خود نیستند .

9- زنهایی كه خودشان از ظاهر و قیافه خود خوششان نمی آید و مرتبا خودشان را پایین می آورند و تحقیر میكنند .

10- زنهایی كه بیش از اندازه به ظاهر و قیافه خودشان حساس اند.

11- زنهایی كه بیش از حد جدی هستند.

12- زنهایی كه بیش از حد به مردشان وابسته هستند.

13- زنهای احمق و سطحی

14- زنهایی كه فقط به وضع مالی و اقتصادی مرد اهمیت میدهند.

15- زن هایی كه مدام از نامزد یا همسر قبلی شان صحبت میكنند.

16- زن هایی كه لباس زیر كهنه زشت میپوشند.

توصیه هایی برای لذت بردن زندگی مشترک


توصیه هایی برای لذت بردن زندگی مشترک


اگر به‌تازگی زندگی مشترک خود را آغاز کرده‌اید، با رعایت نکات ساده و در عین حال، بسیار حساس زیر، می‌توانید از زندگی‌تان لذت‌ برده و برای همسرتان، همراهی همیشگی باشید:

- به‌یاد خدا باشید و از او کمک بخواهید.
با یاد خدا، دل‌ها آرام می‌گیرد و مطمئن باشید خداوند به شما کمک خواهد کرد.


- هدفی مشترک را در نظر بگیرید.
با هم‌فکری برای خود و همسرتان، هدف مشترکی داشته باشید و برای رسیدن به آن، یکدیگر را کمک کنید.


- خودخواه و خودرأی نباشید تا بتوانید لذت‌های معنوی را درک کنید.


- عیب‌های خود را ببینید.
فقط به‌دنبال عیب‌جویی از همسرتان نباشید، عیوب خود را نیز رفع کنید.


- قدرشناس باشید.
قدر محبت‌های پدر، مادر، همسر و دوستان‌تان را بدانید و سپاس‌گزار الطاف خداوند باشید تا به تقدیرهای او راضی شوید. آن‌چه مورد رضایت خداوند نیست را انجام ندهید تا اطمینان و عزت‌نفس بیش‌تری بیابید.


- اهل عمل و مسؤولیت‌پذیر باشید.
به‌جای توقع‌داشتن از دیگران، به فکر انجام مسؤولیت‌ها و وظایف خود باشید.


- به ارزش‌های اعتقادی و فرهنگی یکدیگر احترام بگذارید.


- مثبت بیندیشید و اضطراب را از خود دور سازید.
اگر بپذیرید هرکاری از جانب خداوند خیر است، در زندگی اضطراب نخواهید داشت.

- هرگز دشنام ندهید و جدال نکنید.
بحث و جدل، آتش کینه را در دل شعله‌ور ساخته و حرمت میان زن و شوهر را خدشه‌دار می‌کند.


- دلی آرام و نیک‌خواه داشته باشید.
دل‌آرامی، یکی از راه‌های برقراری صلح و صفا بین شما و همسرتان است. برای رسیدن به آرامش، باید به خداوند نزدیک شد. از ویژگی‌های همسر دل‌آرام، مثبت‌اندیشی، ایمان، جاذبه‌ی فکری و امیدواری‌ست.


- عاشقانه زندگی کنید.
برای رسیدن به عشق، از انجام هیچ‌کاری کوتاهی نکنید.


- معناجو باشید.
حساسیت‌های رفتاری همسرتان را بشناسید تا موجب بروز اختلال در روابط‌تان نشود.


- پیش از صحبت، تفکرکنید.
هرگاه حرفی می‌‌زنید، از قبل، به عواقب آن فکرکنید تا بعد، شرمنده و پشیمان نشوید. با توجه به شرایط روحی و جسمی همسرتان حرف بزنید و از پرحرفی بپرهیزید.


- تا جایی‌که می‌توانید، با یکدیگر غذا بخورید.
جمع‌شدن افراد خانواده دور میز یا سفره‌ی غذا، موجب افزایش روابط عاطفی و احساس نزدیکی بیش‌تر آنان خواهد شد.


- شبکه‌ی ارتباطی خود را گسترش دهید.
یکی از علت‌های ایجاد افسردگی در خانواده‌ها، قطع ارتباط با محیط بیرون از خانه است. اگر شما و همسرتان، نظرات متفاوتی در مورد نوع تفریح و ارتباطات دارید، چیزی را انتخاب کنید که تا حد ممکن، هر دو، آن‌را ترجیح می‌دهید.


- به رشد یکدیگر کمک کنید.
زن و شوهر باید به‌منظور رسیدن به درجات معنوی والاتر، ادامه‌ی تحصیل، اشتغال و... شرایط رشد و پیشرفت یکدیگر را فراهم کنند.


- به یکدیگر هدیه دهید.
به همسرتان هدیه بدهید چون نشان‌می‌دهد به او توجه دارید.


- خوش اخلاق باشید.


- بی‌ریا و صادق باشید.
اگر با اطرافیان خود صادقانه برخورد کنید، علاوه‌بر راحتی خودتان، آنان هم شما را آسان‌تر می‌پذیرند.


- به‌عهد خود وفا کنید.
اگر قولی به همسرتان می‌دهید، تمام تلاش خود را برای عمل‌کردن به آن، به‌کار گیرید.


- از نصایح و تجربیات پدر و مادرتان استفاده کنید.
استفاده از نصایح دیگران، به این معنا نیست که به آنان اجازه‌ی دخالت در زندگی خصوصی خود را بدهید، بلکه از تجربیات آنان استفاده کنید.


- همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید.
اگرچه افراد نقایصی دارند اما خوبی‌هایی هم دارند. سعی‌کنید به نکات مثبت همسر خود فکر کنید.


- عیب‌پوشی کنید.
همیشه اول، خوبی‌های همسرتان را به او بگویید و بعد با ظرافت، انتقاد کنید و سعی‌ نمایید معیار نقدهای‌تان، منطقی و قابل ‌قبول باشد. هم‌چنین هرگز نزد دیگران، عیب همسرخود را بازگو نکنید.


- خانواده‌گرا باشید.
همیشه برای خانواده‌تان اعتبار قائل شوید و به ‌رشد و پیشرفت هم کمک کنید.


- عذرخواه باشید و خود نیز عذر دیگران را بپذیرید.


- رازدار باشید.
هم اسرار همسرتان را نزد دیگران و هم اسرار دیگران را نزد همسرتان فاش نکنید.


- صبور و باگذشت باشید.
صبر و گذشت موجب می‌شود دوستی صمیمی برای همسرتان باشید.


- همسرتان را از وضعیت اقتصادی موجود، آگاه کنید.
از درآمد هم، مطلع باشید تا با هم‌فکری، برنامه‌ریزی بهتری انجام دهید.


- به خلوت یکدیگر احترام بگذارید.
گاهی‌اوقات افراد نیاز دارند با خود خلوت و تفکر کنند؛ در این‌صورت، آرامش همسرتان را به‌هم نزنید.


- به‌ فکر ایجاد تغییرهای مثبت در خود و همسرتان باشید.
سعی‌کنید تغییر در حرکت به‌سمت تعالی و بالندگی باشد و پیش از تغییر، راه‌های درست ایجاد آن‌را بدانید.

بهترين زمان براي برقراري رابطه جنسي همسران جوان

بهترين زمان براي برقراري رابطه جنسي همسران جوان


ميل جنسي يكي از موضوعات بسيار پيچيده‌ است. يكي از دلايل اين پيچيده‌ بودن مساله زماني ـ زيستي ميل جنسي است. شايد به اين مساله توجه كرده باشيد كه برخي افراد صبح‌ها ميل جنسي بيشتري دارند در حالي كه برخي افراد شب‌ها گرايش بيشتري به برقراري رابطه پيدا مي‌كنند. در برخي افراد در زمستان ميل جنسي كاهش مي‌يابد و در برخي ديگر برعكس...

دانشمندان تاكنون موفق به شناسايي بيوريتم‌هاي مختلفي شده‌اند كه پاسخگوي نيازهاي ماست و مي‌تواند به توانايي‌هاي ما ريتم خاصي بدهد. ميل جنسي نيز بدون شك از اين محدوده خارج نيست. برخي سيكل‌هاي دروني مربوط به سلول‌ها يا ترشح هورمون‌ها و برخي سيكل‌هاي بيروني مانند روز و شب و فصل‌ها بر ميزان و شدت ميل جنسي تاثير مي‌گذارند.نعوظ صبحگاهي نشانه چيست؟برخي به اشتباه گمان مي‌كنند نعوظ صبحگاهي به معني تمايل مرد به برقراري رابطه جنسي در ساعات اوليه روز است. در حالي كه اين تفكر اشتباه است. در واقع در آغاز روز، بين ساعت 7 تا 9 ميزان دو هورمون تستوسترون و كورتيزول افزايش مي‌يابد. فعاليت همزمان اين دو هورمون نشانه‌اي واضح دارد كه همان نعوظ است. اين موضوع هيچ ارتباطي به تمايلات جنسي ندارد مگر اينكه فردي بخواهد از آن در اين جهت استفاده كند.5 تا 7 عصر بهترين زمان براي برقراري رابطه جنسيساعت 5 تا 7 عصر از نظر بيولوژيك بهترين زمان براي برقراري يك رابطه جنسي در مردان است زيرا انرژي در حداكثر است و تمامي حس‌ها بيدارند. در زنان اين موضوع ارتباط نزديكي با سيكل ماهانه آنها دارد. ميل جنسي در زنان دقيقا قبل از تخمك‌گذاري بسيار بالاست. براي كساني كه مي‌خواهند اين روز را محاسبه كنند بايد گفت 14 روز بعد از اولين روز قاعدگي روز تخمك‌گذاري است و ميل جنسي كمي قبل از آن بسيار افزايش مي‌يابد و مشخصه بارز آن ترشحات بيشتر است. البته اين موضوع از يك خانم تا خانم ديگر متفاوت است. برخي خانم‌ها قبل از آغاز پريود يا حتي طي دوره ميل جنسي بالايي دارند در حالي كه برخي ديگر دچار نشانگان نزديك ماه مي‌شوند و بعد از اتمام دوره پريود ميل جنسي آنها افزايش مي‌يابد اما در مورد مردان زمان مشخصي در طول ماه براي افزايش يا كاهش ميل جنسي وجود ندارد. تقريبا مي‌توان گفت اين ميل هميشه در مردان بيدار است.تابستان ميل جنسي بيدار استبر اساس آمار فروش كاندوم به نظر مي‌رسد ميل جنسي در تابستان بيش از زمستان فعال است. در واقع نور شديد تابستان برخي ساختارهاي دخيل در هورمون‌هاي جنسي مانند هيپوتالاموس و هيپوفيز را فعال مي‌كند و سبب مي‌شود ميزان انرژي و تمايل جنسي افزايش يابد. گرما نيز در اين ميان بي‌تاثير نيست. گرما سبب سبكي بيضه‌ها شده و از نظر بصري ميل جنسي را در مرد بالا مي‌برد. مساله ديگر كه سبب افزايش ميل جنسي در تابستان مي‌شود وجود فرومون‌هاي موجود در عرق است. شايد اين تركيبات به نظر خيلي مهم‌ نرسند و بر ميل جنسي تاثير مستقيم نگذارند ولي تاثير مستقيمي بر احساسات و جذب دو جنس مخالف به هم دارند. نكته ديگر اينكه ميزان ترشح تستوسترون در مردان در اين فصل بالا مي‌رود و باعث تلاش بيشتر و گرايش بالاتر به سمت كار، ورزش و البته رابطه جنسي مي‌شود.

عشق یکطرفه: کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد ؟


به کوری چشم تو 


وقتی کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، چه باید بکنید؟ با اینکه ممکن است اولین واکنشتان به اصطلاح آویزان شدن و سعی در برقراری ارتباط باشد، اما بهترین راهکار این است که واقعیت را بپذیرید و سعی کنید آن فرد را فراموش کنید.

"اگر ندیده بودمت، دوستت نمی داشتم. اگر دوستت نداشتم، عاشقت نمی‌شدم. اگر عاشقت نشده بودم، دلم برایت تنگ نمی‌شد. اما همه این کارها را کردم، می‌کنم و خواهم کرد."

درد دوست داشتن کسی که هیچ علاقه‌ای در قلبش به شما احساس نمی‌کند، نابودتان می‌کند. شما هم کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟ پس احتمالاً با احساسات نومیدانه مربوط به آن آشنا هستید. وقتی فکر کنید که آن فرد دقیقاً همانی است که می‌خواهید، این احساسات قوی‌تر هم می‌شوند. بیشتر آدم‌ها با امید اینکه روزی بتوانند آن فرد را به دست بیاورند روزگار می‌گذرانند اما این امیدها هیچ‌وقت به واقعیت بدل نمی‌شوند و آنها را با چشمانی گریان و دلی پردرد بر جای می‌گذارند. عشق نافرجام را همه ما احتمالاً تجربه کرده ‌ایم. منتظر وصال یک عشق شدن ممکن است شکستن قلبتان را به دنبال داشته باشد. با اینکه به نظر دشوار می‌آید اما فراموش کردن و ادامه زندگی بهترین کاری است که می‌توانید انجام دهید.

وقتی کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، چه باید بکنید؟

واقعیت را بپذیرید: وقتی عاشق کسی هستیم احساس می‌کنیم که آن فرد تنها کسی است که می‌تواند ما را شاد و خوشبخت کند. چیزی که نمی‌توانیم درک کنیم این است که هیچوقت نمی‌توانیم با کسی که دوستمان ندارد خوشبخت شویم. پس بااینکه ممکن است احساس کنید می‌توانید برای همه عمر به آن فرد متعهد باشید، اما فرد مقابل این احساس را به شما ندارد. پس به جای سعی و تلاش برای برقراری ارتباط با آن فرد سعی کنید این واقعیت را بپذیرید که این عشق دوطرفه نیست و آن را فراموش کنید. دیگر وقت و فکر و انرژی بیشتری را صرف آن فرد نکنید. پذیرش این واقعیات باعث می‌شود بتوانید تمرکزتان را تغییر داده و اولین قدم برای فراموش کردن آن فرد را بردارید.

فراموش کنید: برهم خوردن یک رابطه عاطفی سخت‌ترین قسمت است. تا می‌توانید گریه کنید، بعد همه عکس‌ها و یادگاری هایی که او و زمانهای خوشی که با او داشتید را به یادتان می‌آورد، بیرون بریزید و از چیزها و جاهایی که شما را به یاد او می‌اندازد دوری کنید. درعوض رو به کارهایی بیاورید که مشغولتان می‌کنند، مثل گذراندن وقت با دوستانتان، انجام کارهایی که دوست دارید و از آن لذت می‌برید. این کار باعث می‌شود دیگر در مورد آن فرد خیالپردازی نکنید و به جنبه‌ های دیگر زندگی هم نگاه کنید.

عاشق شوید: اگر کسی دوستتان ندارد ولی باز هم با شما مانده است مطمئناً خیلی از خودش مایه نمی‌گذارد. به ‌جای آویزان شدن برای با او بودن، دست از عذاب دادن خودتان بردارید، دست از او کشیده و به زندگی خودتان برسید. به خودتان توجه کنید و به چیزهای غیرلازم نپردازید. با گذشت زمان یاد می‌گیرید که فراموش کنید و دوباره عاشق شوید.

عشق واقعی زمانی است که دو طرف بتوانند از نظر احساسی و ذهنی همه احساساتشان را با هم شریک باشند. این یک عشق سالم، متوازن و درست است. پس اگر به کسی ابراز عشق کرده‌اید و به نظر می‌رسد که او این احساس را به شما ندارد، دیگر عشق با ارزشتان را صرف او نکنید. با اینکه کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، اما یادتان باشد که این پایان دنیا نیست. با گذشت زمان با کسی آشنا می‌شوید که می‌تواند شاد و خوشبختتان کند و به همان اندازه دوستتان خواهد داشت.