سوال : عشق چیه؟

سوال : عشق چیه؟ 

  جواب : عشق یعنی وقتی که یه نفر قلب

تورو میشکنه و حیرت انگیزه که تو هنوز با

قطعه قطعه ی قلب شکستت دوستش داری

آزموني جالب براي تعيين تيپ شخصيت شما ؟

آزموني جالب براي تعيين تيپ شخصيت شما ؟

انواع و اقسام پرسشنامه‌هاي شخصيتي معتبر وجود دارند که مي‌توانند ته‌وتوي شخصيت شما را بريزند روي کاغذ و شما را در شناخت بهتر خودتان ياري دهند. اما جالبي پرسشنامه‌ي زير به اين است که علاوه بر رو کردن برخي ويژگي‌هاي شخصيتي‌ شما، مي‌تواند پيش‌بيني کند که آيا شما مستعد بيماري‌هاي قلبي هستيد يا نه! چرا؟ اول تست را بزنيد؛ تا بعد!
 

کافي است در مقابل هر يک از 25 عبارتي که در زير مي‌خوانيد، موافقت يا مخالفت خودتان را با «بله/خير» مشخص کنيد. تا جايي که مي‌توانيد، از «نمي‌دانم» اجتناب کنيد. ناسلامتي شما مي‌خواهيد شخصيت خودتان را بشناسيد!
 


 

1. آيا در مکالمات روزمره‌ي خود روي برخي کلمات تاکيد مي‌کنيد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

2. آيا سريع غذا مي‌خوريد و سريع حرف مي‌زنيد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

3. به نظر شما بايد به کودکان آموزش داد تا هميشه بهترين باشند؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

4. آيا وقتي کسي کند و آهسته کار مي‌کند، بي‌حوصلگي نشان مي‌دهيد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

5. آيا وقتي ديگران حرف مي‌زنند، آنها را وادار به تند حرف زدن مي‌کنيد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

6.آيا وقتي احساس مي‌کنيد محدود شده‌ايد يا بايد در رستوران، منتظر خالي‌شدن ميز باشيد، از فرط عصبانيت ديوانه مي‌شويد
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

7. آيا وقتي کسي براي شما حرف مي‌زند، همچنان افکار شخصي خودتان را دنبال مي‌کنيد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

8. آيا سعي مي‌کنيد در حال اصلاح صورت يا آرايش، صبحانه هم بخوريد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

9. آيا اتفاق مي‌افتد که در تعطيلات نوروزي يا تابستاني کار کنيد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

10. آيا هميشه مباحث مربوط به موضوعات مورد علاقه‌ي خودتان را دنبال مي‌کنيد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

11. آيا اگر وقت‌گذراني کنيد، خودتان را گنهکار مي‌دانيد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

12. آيا آن قدر مشغول کار هستيد که متوجه اطراف خودتان يا مثلا متوجه تغيير دکوراسيون خانه نمي‌شويد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

13. آيا با ماديات بيشتر از مسايل اجتماعي درگير هستيد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

14. آيا سعي مي‌کنيد فعاليت‌هاي خود را در کمترين زمان برنامه‌ريزي کنيد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

15. آيا هميشه به‌موقع سر قرار حاضر مي‌شويد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

16. آيا اتفاق افتاده است که براي بيان نظر خودتان مشت گره کنيد يا مشت بزنيد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

17. آيا موفقيت‌هاي خود را به توانايي سريع کار کردنتان نسبت مي‌دهيد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

18. آيا احساس مي‌کنيد کارها بايد همين حالا و خيلي سريع انجام گيرد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

19. آيا براي انجام‌دادن کارهاي خود، هميشه سعي مي‌کنيد ابزارهايي را به کار ببريد که بيشترين بازده را دارند؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

20. آيا هنگام بازي، آن‌چه برايتان بيش از هر چير ديگري اهميت دارد، اين است که برنده بازي باشيد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

21. آيا معمولا حرف ديگران قطع مي‌کنيد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
 

22. آيا وقتي ديگران تاخير مي‌کنند، عصباني مي‌شويد؟
 

 بلي           خير              نمي‌دانم
 

23. آيا پس از غذا خوردن بلافاصله از سر ميز يا از سر سفره بلند مي‌شويد؟
 

 بلي           خير              نمي‌دانم
 

24. آيا هميشه احساس مي‌کنيد عجله داريد؟
 

بلي           خير              نمي‌دانم
25. آيا از عملکرد فعلي خود ناراضي هستيد؟
 بلي           خير              نمي‌دانم
تفسير آزمون
 

حالا با توجه به جدول ذيل نوع شخصيت خود را پيدا کنيد.
 

 

تعداد بله
 


 

تيپ شخصيتي
 


 

ويژگي‌هاي اخلاقي
 


 

نکته
 


 

بيشتر از 20
 


 

A
 


 

خيلي مبارزه‌جو، رقابت‌طلب، بي‌حوصله، پرخاشگر، خصومت‌جو، تحمل نداريد ديگري کار شما را انجام دهد، حاضر به مشاوره نيستيد
 


 

مستعد بيماري قلبي و عروقي
 


 

کمتر از 5
 


 

B
 


 

آرام، آسان‌گير، کيفيت زندگي براي شما مهم‌تر از کميت آن است
 


 

در معرض بيماري قلبي نيستيد
 


 

20-13
 


 

متمايل به تيپ A
 


 


 

 

13-5
 


 

متمايل به تيپ B
 


 


 

 

 
 

اين را هم درگوشي از ما داشته باشيد که اگر شما مثل آدم‌هاي تيپ A فکر مي‌کنيد اما مثل افراد تيپ B رفتار مي‌کنيد، روان‌شناسان به شما مي‌گويند تيپC . يعني اين‌که شما دوست داريد مثل تيپ A رفتار کنيد اما حرص مي‌خوريد و به قول معروف، مي‌ريزيد توي خودتان. شما مستعد بيماري سرطانيد. پس بهتر است شما هم سري به يک روان‌شناس بزنيد.

تست دوست شناسی ؟

تست دوست شناسی ؟

 

کسی نیست که بخواهد نقش پررنگ دوست و دوستی را در زندگیش انکار کند چه سعادت ها و شقاوت ها که از دوستی ها بر خواسته است !!

گاهی سال های سال با کسی دوستی میکنیم برای هم جان فشانی ها میکنیم و راز دل ها میگوییم و چنان با او یکی می شویم که گویی یک روح هستیم در دو بدن اما از آنجا که ما هرگز خبر از آن روی سکه نداریم گاه در اوج ناباوری و بهت شاهد رفتاری از دوست خود هستیم که تمام باورمان از او بهم میریزد و خراب میشود مثلا هنگام درگیری و عصبانیت چنان بی حرمتی میکند که گویی دشمن خونی ماست یا در روابط اقتصادی بی مهابا دار و ندار ما را از ان خود میکند به رفیق دیرینه اش پشت میکند.!و یا راز دل ما را همه جا فاش میکند و با سخن چینی ما را از چشم دیگران می اندازد فقط به خاطر حسادتش.!

همین اتفاقات که به کرات هم رخ میدهد باعث شده که تا حد زیادی میزان اعتماد به همدیگر در جامعه پایین بیاید و افراد در هنگام قرار گرفتن در چنین شرایطی از خود می پرسند به راستی دیگر به چه کسی میتوان اعتماد کرد ؟

در رابطه با نقش پر رنگ دوست در سرنوشت دنیوی و اخروی اشخاص قبلا فرمایشات جناب آیت الله آقا مجتبی تهرانی را در دو مقوله "با چه کسی دوست شویم" و "با چه کسی نشویم" را مورد بررسی قرار دادیم در این مقال هم بر آنیم تا با الهام از فرمایشات مبین ایشان ملاک هایی را برای آزمون و سنجش افرادی که میخواهیم به عنوان دوست برگزینم تقدیم شما عزیزان کنیم باشد که هوشیار باشیم در این انتخاب سرنوشت ساز و خنجر نارفیقی از پشت نخوریم .(انشاءالله تعالی)

آزمودن دوست در بُعد نفسانی

ملاک های ظاهری یک دوست خوب را قبلا خدمتتان عارض شدیم اکنون به ملاک های باطنی که نقش مهم تری دارد را بررسی میکنیم.

ما بُعد نفسانی هم داریم که انسان باید در بحث صداقت و رفاقت این را هم در نظر داشته باشد که با هر کسی رفیق نشود و با او بساط دوستی را پهن نکند. روایتی از امام صادق(علیه‏السلام) است که حضرت فرمود: «لَا تُسَمَّ الرَّجُلَ صَدِیقاً سِمَةً مَعْرُوفَةً حَتَّى تَخْتَبِرَهُ»؛ کسی را به نام دوست نخوان تا اینکه او را بیازمایی؛ یعنی کسی را به عنوان اینکه دوست تو است نخوان به‏طوری که مردم بگویند فلانی رفیق فلانی است، یا خودت بگویی، رفیقم فلانی است؛ اصلاً این کار را نکن، «حَتَّى تَخْتَبِرَهُ». تا این که او را بیازمایی و امتحانش کنی. اِختبار یعنی آزمودن. حالا به چه چیز او را امتحان کنی؟ حضرت سه چیز را مطرح می‏فرماید:
خشم

اوّلین ملاک؛ هنگام غضب

اول: «تُغْضِبُهُ فَتَنْظُرُ غَضَبَهُ یُخْرِجُهُ مِنَ الْحَقِّ إِلَى الْبَاطِلِ»؛ خشمش را آزمایش کن، ببین آیا این از افرادی است که وقتی عصبانی می‏شود، مرزی را رعایت نمی کند؟ آیا خشم، او را از حق به سوی باطل می‏کشاند؟ آیا آنجاهایی که عصبانی می‏شود، چه در بُعد گفتاری‏اش و چه در بُعد رفتاری‏اش لجامی از شرع به دهانه نفسش زده است؟ یا نه، چون عصبانی شده هر چه به دهانش بیاید، می‏گوید و هر کاری که از دستش بر‏آید، می‏کند؟ این اشاره به بُعد نفسانی است بنابراین اوّل ببین آیا مثل حیوان می‏ماند یا انسان است؟ چون حیوان است که وقتی خشمگین می‏شود هر کاری می‏کند؛ هم گاز می‏گیرد، هم لگد می‏زند. انسان که این کارها را نمی‏کند. حالا که انسان است و زبان دارد، ببین آیا موقع خشم هرچه به زبانش می‏آید را می‏گوید؟

دومین ملاک؛ هنگام شهوت

حضرت به عنوان دومین ملاک برای آزمودن فرد پیش از دوستی می‏فرمایند: «وَ عِنْدَ الدِّینَارِ وَ الدِّرْهَمِ».[1] این خشم نیست، این شهوت است؛ شهوت نسبت به مال است. یعنی امتحان کن، ببین این شخص راجع به پول چگونه است؟ آیا مرزهای شرعی را رعایت می کند یا اصلاً به حرام و حلال کاری ندارد؟ این را امتحانش کن. همین طوری او را رفیق خود نخوان و نگو فلانی رفیق ما است.
با هر کس می خواهی دوستی کنی، به صِرفِ ظواهر بسنده نکن. در ابعاد سه گانه اعتقادی‏، نفسانی‏ و عملی‏ او را آزمایش کن؛ وگرنه بدان که رفاقت چون نقش سازندگی و نقش تخریبی‏اش بسیار قوی است، تأثیرش خیلی زیاد است.

ظاهر این روایت در مورد روابط اجتماعی است. چون اگر او را به خودت نسبت دهی و بگویی فلانی رفیق من است، تو هم در اجتماع خراب می‏شوی. چون وقتی مردم جامعه ببینند این شخص در جایی خرابکاری کرد، آبروی تو هم می‏رود. اگر دیدند جایی عصبانی شد و حرف‏های بی‏ربط و قبیح و ناپسندی گفت، یا دیدند از هر جایی که رسیده مال مردم را می‏خورد، می‏گویند رفیق تو است و کارهای ناپسند او آبروی تو را هم می‏برد. در تن داد به شهوت جنسی هم افسار گسیخته نباشد چشمش به دنبال ناموس مردم نباشد و طوری نباشد که برای لذت جسم به هر ذلتی تن دهد و تو را هم با خود بکشاند دقت کنید این موضوع بسیار حساس است چون شهوت جنسی بسیار خطر آفرین است و اگر در این زمینه یک مشوق و همراه هم آدمی داشته باشد معلوم نیست سر از کدام منجلابی درآورد.

در فرهنگ ما هم جا افتاده است که اگر میخواهی کسی را بشناسی به رفیقش نگاه کن ببین با چه کسی میگردد پس دوست هر کس تا حدودی نشان دهنده شخصیت او می باشد.

اوّل امتحان، بعد دوستی

ما در معارفمان مسأله ای داریم که در این روایت هم بود که حضرت فرمودند: «حَتَّى تَخْتَبِرَهُ». در باب دوست‏یابی ما به طور کلی مسأله «اِختبار» را داریم؛ یعنی با هرکه می خواهی رابطه رفاقتی برقرار کنی، قبلش او را آزمایش و امتحان کن.

روایتی از علی(علیه‏السلام) است که فرمودند: «لَا تَثِق بِالصَّدِیقِ قَبلَ الخُبرَةِ».[2] اگر می خواهی به عنوان صداقت به رفیق اعتماد کنی، قبل از آنکه او را بیازمایی هیچ وقت اعتماد نکن. قبل از اینکه او را بیازمایی، به او دل نبند. ممکن است سؤال کنید چرا؟ اگر قبل از امتحان با او دوستی کردی و رابطه‏ات تنگاتنگ شد، محبّت او در دل تو تشدید می‏شود و این رابطه محبّتی موجب می‏شود که این رفاقت در ابعاد گوناگون اعتقادی و نفسانی‏ و عملی‏ات، چه رفتاری و چه گفتاری بر روی تو اثر بگذارد؛ چون گفتار هم عمل است؛ گفتار عملِ زبان است و اگر انسان بدون اینکه قبلاً آزمایشی کرده باشد، با شخصی در رفاقت رابطه محبتی برقرار کند اصلاً رفاقت بر مبنای محبت است اگر کسی «قبل الإختبار» بیاید رفیق شود، این محبت رفیق در دل او آمده است و اینجا است که دیگر نمی‏تواند تشخیص بدهد که آن شخص دوست خوبی است یا خیر. اگر بخواهم قبل از آنکه آن رشته محبّتی رفاقتی بین من و شما تقویت شود شما را بیازمایم، می‏توانم؛ چون می‏توانم چه در بُعد اعتقادی‏، چه در بُعد عملی و چه در بُعد نفسانیِ شما دقیق شوم که آیا با هم، هم‏سو هستیم یا نیستیم. آدم عصبانی مزاجی هستی، افسارگسیخته‏ای یا نه؟ در بُعد شهوتی‏ات، کسی هستی که به اسارت شهوت رفته یا نه؟ حالا چه شهوت مالی‏ باشد، چه جنسی‏ باشد، فرقی نمی‏کند. در بُعد عملیِ خارجی می‏توانم بفهمم که آیا انسان متشرّعی هستی یا نه، بی‏بندوبار و لااُبالی هستی.؟ اگر هم شخص متدیّن بی‏غرض و بی‏مرضی که درباره تو اطلاعاتی دارد مطلبی بگوید، از او می‏پذیرم. قبل از دوستی است که می‏توانم اینها را تشخیص دهم؛ امّا اگر بعد از اینکه رفیق شدی، آن‏وقت بخواهی آزمایش کنی، بدان که حالا کور و کر هستی. نه می‏توانی عیب‏هایش را ببینی، نه می‏توانی بشنوی.

محبّت کور و کر می کند

چند روایت در این زمینه بخوانیم. علی(علیه‏السلام) فرمودند: «عَینُ المُحِبِّ عُمیَةٌ عَن مَعَایِبِ المَحبُوبِ»؛ چشم کسی که دیگری را دوست دارد، از اینکه عیب‏های او را ببیند کور است. در ادامه می­فرمایند: «وَ أُذُنُهُ صَمَاءٌ عَن قُبحِ مَسَاوِیهِ».[3] یعنی گوشش هم به خاطر حبّ کر است. کر است از اینکه بخواهد عیب‏ها و زشتی‏های او را بشنود. این یک قانون کلی است. این روایت را از پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) بخوانم که حضرت فرمودند: «حُبُّكَ لِلشَّیْ‏ءِ یُعْمِی وَ یُصِمُّ».[4] حبّ شیء انسان را کور و کر میکند. اینجا شئ است، آنجا بحث مُحبّ و محبوب بود.
خشمش را آزمایش کن، ببین آیا این از افرادی است که وقتی عصبانی می‏شود، مرزی را رعایت نمی کند؟ آیا خشم، او را از حق به سوی باطل می‏کشاند؟ آیا آنجاهایی که عصبانی می‏شود، چه در بُعد گفتاری‏اش و چه در بُعد رفتاری‏اش لجامی از شرع به دهانه نفسش زده است؟ یا نه.
ارتباط محبت آمیز

دین بر محور محبّت است

در مسأله دین می‏گویند که اصلاً دین بر محور محبّت است. روایتی از امام باقر(علیه‏السلام) است که حضرت فرمود: «الدِّینُ هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدِّینُ».[5] یعنی اصلاً اینها با هم تفاوت ندارند. یعنی این­قدر محبّت نقشش قوی است؛ لذا در باب مسأله رفاقت، «اِختبار قبلَ الرِّفاقة» را مطرح می‏کنند. با هر کس می خواهی دوستی کنی، به صِرفِ ظواهر بسنده نکن. در ابعاد سه گانه اعتقادی‏، نفسانی‏ و عملی‏ او را آزمایش کن؛ وگرنه بدان که رفاقت چون نقش سازندگی و نقش تخریبی‏اش بسیار قوی است، تأثیرش خیلی زیاد است.

پرهیز از حب دشمنان خدا

در روایتی از علی(علیه‏السلام) است که حضرت فرمود: «إیَّاكَ أن تُحِبَّ أعدَاءَ اللهِ»؛ از محبّت نسبت به دشمنان خدا بپرهیز. آنهایی که دشمن خدا هستند، یک‏وقت رشته محبّتی با اینها برقرار نکنی. «أو تُصفِیَ وُدَّكَ لِغَیرِ أولِیَاءِ اللهِ».[6] یعنی بپرهیز از اینکه محبّتت را برای غیر دوستان خدا خالص کنی. جهتش این است که این رابطه تنگاتنگ، محبّت‏آور است؛ محبّت که آمد خطرناک است. البته بدان آنجایی که بدون اختبار و آزمودن در سه بُعد اعتقادی، عملی و نفسانی باشد خطرناک است؛ ولی اگر اختبار و آزمایش شد، بهترین نقش سازندگی را بر روی انسان دارد.

حبّ علی، نشانه مؤمن

چون شب عزیزی است (شب عید سعید غدیر)، به مناسبت روایتی در همین باب از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می خوانم که فرمودند: «عُنْوَانُ صَحِیفَةِ الْمُؤْمِنِ حُبُّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ».[7] ؛ منظور از «صحیفه» هم نامه عمل است؛ صحیفه مؤمن یعنی نامه عمل مؤمن. حالا در صحیفه چیست؟ در آن همه چیز هست. چه مسائل اعتقادی، چه مسائل ملکات و چه اعمال خارجی، همه در آن صحیفه هست. ولی ظاهرش راجع به اعمال است؛ اعمّ از جوارحی و جوانحی. روز قیامت نشر صُحف می‏شود؛ حالا این تعبیر پیغمبر یعنی چه؟ تعبیر پیغمبر جنبه کنایی دارد. «عنوانِ صحیفه» یعنی اگر تیتر صحیفه عمل هرکس این بود که این شخص محبّ علی(علیه‏السلام) است، معلوم می شود که تمام صحیفه‏اش خوب است؛ یعنی این حبّ علی(علیه‏السلام) در ابعاد گوناگون انسانی، چه بُعد اعتقادی و چه بُعد نفسانی و جوارحی، نقش سازندگی دارد.

البته این را هم دقّت داشته باشید که حتماً نباید از نظر فیزیکی با حضرت مواجهه پیدا کنیم تا با ایشان رفیق شویم؛ رفاقت رشته محبّتی بین دو موجود است. ممکن است اینجا نباشد، اما دوستش داشته باشم، هر چند اینکه او را نبینم. بیا با علی(علیه‏السلام) رفیق شو! بیا محبت علی(علیه‏السلام) را در دلت جای‏گزین کن که تو را در سه بُعد می‏سازد. لذا اگر روز قیامت مؤمن بیاید، همان تیتر نامه عملش را که نگاه می‏کنند، دیگر قضیه تمام می شود. همان تیتر را نگاه می‏کنند و می‏بینند این با علی (علیه‏السلام) رفیق بوده است. اگر با علی(علیه‏السلام) رفیق بوده، حتماً حبّ علی(علیه‏السلام) هم در دلش بوده و مُسلّم است که این شخص مسائل شرعی را هم رعایت می‏کرده است.

که البته میدانیم لازمه حبّ اهل البیت علیهم السلام عمل به دستوراتشان و پیرو واقعیشان بودن است .

مردان چه موقع اون روشو نشون میدن ؟

مردان چه موقع اون روشو نشون میدن ؟

تحقیقات سازمان ملی آمار کشور انگلستان نشان می‌دهد بین سال‌های 2006 تا 2007 نزدیک به 144‌هزار و 220 طلاق در این کشور اتفاق افتاده است که نزدیک به 18‌درصد آنها که رقمی نزدیک به 25‌هزار و 959 مورد را شامل می‌شود ناشی از فشارها و مشکلات خانوادگی از جمله بیماری‌های یکی از همسران بوده است.
در کشور آمریکا نیز تحقیقات مؤسسه آمارهای بهداشتی و سلامتی این کشور نشان می‌دهد نزدیک به 75‌درصد از ازدواج‌هایی که یکی از طرفین آنها به بیماری‌های سخت و مزمن دچار شوند در نهایت به طلاق منجر می‌شود.
اما در این تحقیقات مشخص نشده بود که آیا جنسیت بیمار در میزان بروز طلاق مؤثر است یا خیر. در مطالعه‌ای که ماه گذشته در نشریات مربوط به سرطان به چاپ رسید مشخص شد مردان با احتمال 7 برابر بیشتر از زنان، در صورتی که همسرشان به بیماری‌های بسیار سخت دچار شوند آنها را رها می‌کنند.
در این تحقیق دکتر مارک چامبرلین از مرکز مطالعات سرطان در سیاتل مطالعه‌ای را روی 500 زوج که یکی از آنها به بیماری‌هایی مانند سرطان یا تصلب شرائین سخت دچار شده بودند به انجام رساند. از این تعداد نزدیک به 105 ازدواج به دلیل بیماری زنان به طلاق انجامید، اما این در حالی است که فقط 15 زوج به دلیل بیماری مرد با طلاق به زندگی مشترک خود خاتمه دادند.
از میان 23 زوجی که به دلیل ابتلای همسرشان به تومور مغزی طلاق گرفته بودند، 18 طلاق مربوط به بیماری زن و فقط 5 طلاق به دلیل ابتلای مرد به سرطان بود. در مورد بیماری تصلب شرائین نیز از میان 23 طلاق صورت گرفته، 22 مورد به دلیل بیماری زن و فقط یک مورد به دلیل بیماری مرد بود که این موضوع نشان می‌دهد مردان بسیار بیشتر و راحت‌تر از زنان همسر خود را به دلیل ابتلا به بیماری طلاق می‌دهند.
در سال 2001 نیز تحقیق مشابهی توسط دکتر مایکل گلانتز از دانشگاه یوتا به انجام رسید. در این مطالعات نزدیک به 193 زوج که یکی از طرفین به بیماری سرطان مغز دچار شده بودند تحت بررسی قرار گرفتند و در نهایت مشخص شد از این تعداد نزدیک به 13 مرد بعد از ابتلای [برای مشاهده این لینک باید ابتدا ثبت نام نمایید. برای ثبت نام اینجا کلیک کنید...]ش به این بیماری سخت او را رها کرد، این در حالی است که در این مدت فقط یک زن حاضر به ترک همسرش به دلیل ابتلا به بیماری سرطان شده بود.
دانشمندان معتقدند دلیل این موضوع تفاوت‌های بسیار زیاد بین زنان و مردان در مورد چگونگی برخورد با مشکلات احساسی بین این دو جنس است.
گویا مردان به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده‌اند که در زمان ابتلای همسرشان به بیماری‌های سخت آنها را رها کرده و به عبارتی خود را از زیر بار فشار مضاعفی که در این زمان به آنها وارد می‌شود رهایی ببخشند، این در حالی است که زنان به طور ژنتیکی در کنار همسرشان می‌مانند و سعی می‌کنند در گذران این دوران با او همراهی کنند.
اما دلایل تفاوت واکنش مردان و زنان نسبت به بیماری‌های سخت همسرانشان بسیار پیچیده است. در بسیاری از مواقع زوج سالم نسبت به زوج بیمار بسیار بیشتر از بیماری همسرش تحت تأثیر قرار می‌گیرد و احساس آشفتگی، پریشانی و سردرگمی بیش‌تری می‌کند.
در تحقیقاتی که در نشریات تومورشناسی به چاپ رسید مشخص شد همسر یک فرد بیمار بسیار بیشتر از او احساس تنهایی می‌کند و میزان رضایت او از زندگی مشترک و سلامت روحی و روانی او از همسر بیمار به میزان زیادی کم‌تر است.
در بسیاری از موارد همسر سالم باید صبر و تحمل بیش‌تری نسبت به همسر بیمار برای پذیرش شرایط جدید داشته باشد که این موضوع همراه با بدتر شدن شرایط سلامت همسر، فشار روحی زایدالوصفی را به او وارد می‌کند.
به طور کلی تحقیقات نشان می‌دهد مردان بسیار بیشتر از زنان در صورتی که همسرشان در سال‌های اولیه ازدواج به بیماری‌های سخت دچار شوند آنها را تنها می‌گذارند. در بسیاری از موارد همسر سالم از خود می‌پرسد چرا ناگهان زندگی او باید اینگونه دستخوش تغییرات قرار بگیرد و تا این حد با مشکل روبه‌رو شود.
در این مواقع عدم رضایت از زندگی در میان مردان بسیار بیشتر از زنان است که همین عامل سبب می‌شود، آنها تمایلی به ادامه زندگی مشترک نداشته باشند. تحقیقات نشان می‌دهد حمایت‌های عاطفی همسر و اعضای خانواده بسیار به فرد بیمار برای مقابله با بیماری کمک می‌کند و این حمایت‌های عاطفی برای زنان اهمیت و تأثیر بیشتری دارد.

این خطاهای دخترانه در ازدواج را می دانید!؟

این خطاهای دخترانه در ازدواج را می دانید!؟

12 مورد وجود دارد كه دختر خانم‌ها را در همان شروع انتخاب و تصمیم‌گیری برای ازدواج به اشتباه می‌اندازد. به عبارت دیگر، باید برای انتخاب همسر مناسب از این 12 خطا دوری كنید:

- تهیه یك فهرست بلند بالا از خصوصیات همسر مورد نظر با تمام جزئیات و ریزه‌ كاری‌ها اشتباه است. درست است كه باید فردی را انتخاب كنید كه خصوصیات او به نظرات شما شبیه‌تر باشد اما اگر زیاده از حد محافظه‌كارانه عمل كنید و تمام زیر و بم او را مورد قضاوت قرار دهید، بالاخره مواردی پیش می‌آید كه با فهرست شما همخوانی ندارد و همین موضوع باعث می‌شود به دلیل مسائل جزئی، فرد مورد نظر را قبول نكنید.

- اگر تا یك سنی ازدواج نكرده‌اید و حالا فكر می‌كنید دیر شده و دیگران شما را زیر ذره‌بین قرار داده‌اند و بعد فقط به همین دلیل، فورا به یك خواستگار بله می‌گویید، اشتباه می‌كنید.

- مقایسه همیشه كار را خراب می‌كند. اگر دائم خواستگارها را با هم یا با سایر افرادی كه اطرافتان هستند و مورد تایید شما قرار گرفته‌اند، مقایسه ‌كنید، مطمئنا نمی‌توانید تصمیم درستی بگیرید.

- اگر از آن دسته آدم‌هایی هستید كه دو دستی به غم و غصه یا گذشته چسبیده‌اید، اشتباه می‌كنید. اگر به هر دلیل موقعیت‌هایی را در گذشته از دست داده‌اید، دیگر به آن فكر نكنید. پویا باشید و خودتان را برای آینده آماده كنید.

اگر به هر دلیل موقعیت‌هایی را در گذشته از دست داده‌اید، دیگر به آن فكر نكنید پویا باشید و خودتان را برای آینده آماده كنید

- بعضی‌ها به خودشان اجازه نمی‌دهند كسی را دوست داشته باشند و این مساله برایشان مشكل ایجاد می‌كند. مثلا ممكن است فردی از بسیاری جهات مورد تایید شما و دوست داشتنی باشد اما به دلیل حرف و حدیث‌ بی‌منطق و دور از عقل دیگران، مورد تایید خیلی‌ها قرار نگیرد. در این شرایط اگر فرصت دوست داشتن و بله گفتن را از خودتان بگیرید، خطای بزرگی مرتكب شده‌اید.

- گاهی بعضی دختر خانم‌ها اعتماد به نفس پایینی دارند و فكر می‌كنند پر از اشكال هستند و مورد تایید دیگران قرار نمی‌گیرند، در حالی كه اگر به نكات مثبت خودشان توجه كنند، از خیلی‌ها بهتر به نظر می‌رسند.
دخترها هم اشتباه می کنند

- در مواردی، دختر خانم‌ها انتظار دارند فورا عشق و علاقه شدید و رویایی بین آنها و همسر آینده‌شان به وجود بیاید و به عبارتی طرف مقابل فورا یك دل نه صد دل عاشقشان بشود. وقتی چنین توقعی دارند و زلزله مورد نظر آنها اتفاق نمی‌افتد، فورا دلسرد شده، عقب می‌كشند. اگر انتظار دارید در همان برخورد اول یك رابطه شدید عاشقانه به وجود بیاید؛ جلوی این ازدواج، یك پرچم قرمز بزرگ نگه داشته‌اید. با این كار واقع‌بینی را كنار گذاشته‌اید، در حالی كه دنیای ما كاملا واقعی است.

- مرد ایده‌آل زندگی شما با مردهای به اصطلاح ایده‌آل فیلم‌ها كاملا فرق می‌كند. به عبارتی منتظر چنین موجوداتی نباشید، چون فقط به فیلم‌ها تعلق دارند.

- گاهی دخترها سراغ فردی می‌روند كه هیچ شباهتی به آنها ندارد و فقط به یك دلیل خاص مورد تایید آنهاست. یادتان باشد تنها با یك خصوصیت نمی‌توان زندگی كرد.

- تمركز روی نكات منفی خطای بزرگی است. یادتان باشد اگر به هر دلیلی درباره مردها احساسات منفی در شما ‌وجود داشته، آنها را كنار بگذارید و با دیدگاه مثبت، انتخابی مناسب داشته باشید.

- بعضی دختر خانم‌ها كه تحصیل و شغل مناسبی دارند، فكر می‌كنند به دلیل رفع نیاز مالی می‌توانند از موضع بالا صحبت كنند و به كمك یك مرد احتیاج ندارند. این دختر خانم‌ها با این طرز تفكر سد بزرگی مقابل خودشان ایجاد می‌كنند و نمی‌توانند درست انتخاب كنند، چون مدام دیگران را از خود می‌رنجانند.

- ایثار و فداكاری بیش از حد، به دیگران بیش از خود فكر كردن و نیاز دیگران را به خود مقدم دانستن اشتباه بزرگی است كه بعضی دخترها مرتكب می‌شوند. اگر به هر دلیل بار مسئولیتی به دوش شماست قبول؛ اما باید اول به خودتان، نیازهایتان و آینده شخصی‌تان فكر كنید و موقعیت‌ها را از دست ندهید.

 

بررسی جالب افکار بعد از یک مشاجره ؟

بررسی جالب افکار بعد از یک مشاجره ؟

می‌توانید بگویید، شما بعد از یک مشاجره یا جرو بحث جانانه با یک دوست، همکار،
همسر، فرزند و... چه افکاری دارید؟

 

آمار حاضر نشان می‌دهد که من و شما بعد از یک مشاجره و جرو بحث داغ، چگونه
فکر می‌کنیم؟ یا بهتر است بگوییم، چگونه آن مشاجره را ارزیابی و درباره آن قضاوت
می‌کنیم؟


 

دانشمندان با بررسی وضعیت میلیون‌ها نفر در این زمینه به  آمار جالبی دست یافتند
که خواندن آن تامل برانگیز است. افکاری که بعد از یک جر و بحث در ذهن ما حرکت می
کنند طبق این شکل به شرح زیر است:


 


بعد از مشاجره


 

رنگ سبز  نشان
دهنده افکار شما در زمینه "عذر خواهی" است.

رنگ آبی نشان دهنده
افکار شما در میزان  پذیرش "ضعف هایتان" در آن مشاجره است.

رنگ نارنجی نشان
دهنده افکار شما در  پذیرش " پیروزی" در عرصه مشاجره است.


 

 و رنگ قرمز نشان
دهنده افکار و تمرکز شما است برروی موارد هوشمندانه‌ای که باید می‌گفتید و
نگفته‌اید.


 

در داخل این رنگ قرمز
چراهای بسیاری از مسائل و کلمات ناگفته وجود دارد. به همین دلیل ذهن شما  میزان
قابل توجه و عجیبی از افکار شما را به سمت آنها کشانده است.


 

دوست داشتن خود و دیگران اصل یک زندگی سالم است. بنابراین، بیایید زیبا اندیشی،
گذشت و انصاف را هنگام مشاجره به خاطر بسپاریم.

نکاتی مهم درباره کوتاه آمدن در بحث های زناشویی ؟

نکاتی مهم درباره کوتاه آمدن در بحث های زناشویی ؟

تا به حال چندبار این عبارت را شنیده اید؟ این جمله معمولا در پایان یک بحث می آید وقتی که یک شخص، عصبانی و ناامید از اینکه نتوانسته نظرش را تحمیل کند این جمله را می گوید: موافقی که بحث را تمام کنیم؟
این جمله به این معنی نیست که ما فقط از بحث های مهم دست برداریم و سپس خشم، ناراحتی، و ناامیدی حاصل از آن را با خود همراه کنیم. همچنین به معنی تسلیم و متاسف شدن نیست یا حتی به معنی این نیست که ما مرتکب اشتباهی شده ایم.
بلکه به این معنی است که ما به این نتیجه رسیده ایم که نمی توانیم چشم در چشم همدیگر بحث کنیم و بهتر است که در بعضی مسائل کوتاه بیاییم. نکته جالب این است که ما می توانیم این جمله را درمورد دوستان، معلم، غریبه ها و حتی رئیسمان به کار بریم اما به ندرت می شود این جمله را درمورد خانواده و همسرمان به کار بریم. بعضی از ما به دلیل اینکه با هم ازدواج کرده ایم یا فامیل هستیم باید نسبت به همه چیز موافقت کنیم.
به همین شکل، وقتی ما نمی توانیم چشم در چشم کسی نظر مخالفمان را بگوییم، به این معنی نیست که یک نفر درست و نفر دیگر اشتباه می گوید. بحث کردن در چنین مواردی مثل این است که از چندنفر بپرسیم زیباترین رنگ رنگین کمان کدام است؟ مسلم است که بعضی ها آبی را ترجیح می دهند درصورتی که بقیه قرمز را می پسندند. این موضوع بستگی به نوع افراد دارد. همه ما نظرات مختلفی در مورد پیرامون مان داریم.
خاتمه داده به بحث به معنی پایان بخشیدن به یک بحث یا دور شدن از بحث برای متقاعد کردن طرف مقابل نیست. بلکه با این کار به دیگران می گویید که شما از احترام خاصی برخوردارید و با احترام به طرف مقابل اجازه ادامه دادن به صحبت هایش را می دهید.
حتی دونفر که همدیگر را دوست دارند نسبت به موارد گوناگون نظرات مختلفی دارند و با هم اختلاف نظر دارند که حتی بعضی از این موارد را نمی توان تغییر داد. خاتمه دادن بحث و کوتاه آمدن به این معنی است که طبیعی است که ما با هم اختلاف نظر داشته باشیم و همیشه این اختلاف نظرهاست که پیشنهادات جدیدی را در زندگی به افراد می دهد.
کوتاه آمدن در بحث همچنین به معنی این است که ناراحت و عصبانی شدن بی فایده است مخصوصا درمورد نظراتی که شما نمی توانید آنها را تغییر دهید. وقتی ما تصمیم می گیریم که کوتاه بیاییم و بحث را رها کنیم، این حقیقت را پذیرفته ایم که نگرش و دیدگاه ما متفاوت از دیگران است و به سمت جلو درحال پیشرفت هستیم. رها کردن بحث نشاندهنده این است که ما برای سلامتی مان ارزش قائل هستیم علاوه بر این اجازه نمی دهیم چیزهای کوچک ذهن ما را درگیر کند و با این کار برای خودمان و طرف مقابل احترام قائل می شویم.
رها کردن بعضی از بحث ها و پافشاری روی بعضی اختلاف نظرها از مهارتهای ارتباطی مهم است. اگر ما بعضی از بحث ها را رها کنیم فقط به خاطر اینکه بهتر به نظر برسیم، آزادی بیان و اعتماد به نفسمان را از بین برده ایم و درمورد رابطه مان با طرف مقابل مردد و خشمگین می شویم. در زندگی مسائلی وجود دارد که باید به خاطرش مبارزه کرد و بعضی مسائل هم ارزش بحث کردن و انرژی گذاشتن ندارد. کشف کردن تفاوت این دو باعث می شود که ما یک شریک زندگی خوبی برای همسرمان و دوست خوبی برای اطرافیانمان باشیم.

نکات مهم برای دختران قبل از نامزدی ؟

نکات مهم برای دختران قبل از نامزدی ؟

چند نکته‌ي مهم براي دخترخانم‌ها (قبل از برقراري ارتباط عاطفي عميق در دوران نامزدي)
در زير، نکته‌هايي براي دخترخانم‌هايي که قصد ازدواج دارند، ارائه شده که لازم است در دوران اوليه‌ي آشنايي با همسر آينده‌شان به آن‌ها توجه و دقت کافي داشته باشند. باعجله و بدون ‌آگاهي عمل کردن، موجب يک عمر پشيماني خواهد شد. به توصيه‌هاي زير که به شما در شناخت مرد مناسب زندگي‌تان کمک مي‌کند، توجه کافي داشته باشيد:
قبل از درگيري عاطفي، سؤال‌هاي خود را مطرح کنيد
قبل از اين‌که درگير مسائل عاطفي با مردي شويد، اطمينان حاصل کنيد که با فرد مناسب يا نامناسبي طرف هستيد! در اولين ملاقات‌هاست که شما بايد سؤال‌هايي از همسر آينده‌ي خود بپرسيد تا بتوانيد تصميم بگيريد که آيا بايد درگير مسائل عاطفي بيش‌تري بشويد يا خير؟!

قبل از اين‌که با او ازدواج کنيد و به قلب شما راه يابد، بايد او را مورد ارزيابي و سنجش قراردهيد. هرچه اطلاعات بيش‌تري در مورد نامزدتان داشته باشيد، بهتر مي‌توانيد قضاوت کنيد که آيا او شريک زندگي مناسبي است يا خير!

به منظور مطمئن شدن از اين‌که نامزدتان، مناسب شماست يا نه، مي‌توانيد در زمينه‌هاي زير از او سؤال کنيد:
- وضعيت خانواده و کيفيت روابط خانوادگي
- روابط عاطفي گذشته و دليل‌هاي به‌هم خوردن آن‌ها
- درس‌هاي آموخته‌شده از تجربه‌هاي زندگي
- اخلاقيات، ارزش‌ها و ديدگاه‌هاي اخلاقي
- ديدگاه‌هاي عاطفي، تعهد و روابط
- فلسفه‌ي مذهبي يا روحي
- هدف‌هاي حرفه‌اي، شخصي و...


با احساسات خود صادق باشيد
به‌طور کلي، ارتباطي موفق است که هميشه داراي صداقت و اساس و پايه باشد. وقتي‌که شما در روابط‌تان با ديگران، در ابراز احساسات خود صادق نباشيد، آن روابط به‌هم ريخته، نامطبوع و پيچيده خواهد شد.


در زير به چند ويژگي صداقت احساسي اشاره مي‌شود:
وقتي با کسي که او را دوست داريد، صادقانه صحبت مي‌کنيد، هر دوي‌تان احساس مي‌کنيد که به يکديگر نزديک شده‌ايد. صداقت، هم‌چون پلي ميان قلب شما و قلب فرد مقابل‌تان مي‌باشد. گويي صداقت، دري را به روي قلب شما باز مي‌کند بنابراين او مي‌تواند خود واقعي شما را احساس کند. اگر از نظر عاطفي با مردي که شما را دوست دارد صادق نباشيد، روابط‌تان سطحي خواهد بود و هرگز اين روابط به‌طور جدي عميق‌تر نمي‌شود. هرچه از لحاظ عاطفي صادقانه‌تر برخورد کنيد، به همان اندازه، صميميت بيش‌تري را تجربه خواهيد کرد و احتمال بيش‌تري دارد که شما با يکديگر، آينده‌اي بهتر را خلق کنيد. صداقت احساسي، به‌وجودآورنده‌ي صميميت مي‌باشد.

صداقت احساسي شما، سبب مي‌شود نامزدتان به خود اجازه دهد، احساساتش را بيان کند. وقتي با مردي از نظر عاطفي صادق هستيد، موجب مي‌شود او هم از نظر عاطفي با شما صادق باشد، او احساس امنيت بيش‌تري ‌کند و ب‌تواند احساسات قلبي‌اش را بيان کند. اگر نامزدتان احساس کند که شما احساسات خود را بيان نمي‌کنيد، او نيز در برابر خودش، سپر محافظتي قرارمي‌دهد. زماني‌که احساسات خود را ابراز مي‌کنيد، همسرتان به شما اعتماد مي‌کند و ديوارهاي محافظ احساساتش فرومي‌ريزند. مرد صادقي که مناسب شماست، هميشه به شما به‌خاطر صداقت در ابراز احساسات‌‌تان، احترام مي‌گذارد.

هويت و شخصيت نامزدتان
هويت، يکي از ضروري‌ترين مشخصه‌هاي همسر دائمي شماست. بنابراين در جست‌وجوي مردي با هويت مناسب باشيد. هويت، خميرمايه‌ي دروني شخص است. هر چيزي که درون فرد را بيان کند و ارزش‌هاي زندگي او، اخلاق و رفتارش را نشان‌دهد، جزو هويت او مي‌باشد. رفتار نامزدتان نسبت به خود، شما و بعد از ازدواج، رفتارش با فرزندان، نشان‌دهنده‌ي هويت اوست در حالي‌که شخصيت، روشي است که شخص، خودِ بيروني‌اش را به جهان اطراف نشان‌مي‌دهد؛ روشي که او، ظاهرش را بيان مي‌کند.

امکان دارد هويت در ظاهر، به اندازه‌ي شخصيت، قابل رؤيت نباشد اما درواقع انعکاسي حقيقي‌تر از باطن شخص مي‌باشد. اگر هويت و شخصيت را يک کيک در نظر بگيريم، «شخصيت» قسمت رويه‌ي کيک و «هويت» مواد تشکيل‌دهنده‌ي کيک مي‌باشد.

در انتخاب مرد مناسب‌تان، به دو نکته‌ي زير توجه کنيد:
- به جاي‌ اين‌که روي ويژگي‌هاي شخصيتي او تکيه کنيد، هويت او را بشناسيد.
- به جاي اين‌که هدف‌تان، پيمان زناشويي باشد، مطمئن شويد که او هويت مناسبي دارد. (به‌دنبال پيمان زناشويي بودن، چشم شما را به‌ روي هويت او مي‌بندد)

چند مشخصه‌ي هويتي که بايد در مرد ايده‌آل خود جست‌وجو کنيد، عبارتند از:

- تعهد نسبت به رشد و پيشرفت در انسانيت: شما نبايد او را تهديد به رشد و پيشرفت کنيد، بگذاريد خودش اين عمل را انجام دهد.

- صداقت عاطفي: يک ارتباط صميمي، شريک بودن در همه‌چيز، به‌خصوص در احساسات است. او بايد مردي باشد که احساساتش را نسبت به شما بيان کند.

- صداقت: درستي، صداقت و وفاداري، از عوامل ضروري يک رابطه‌ي سالم هستند. بدانيد تا زماني که شما به او احساس امنيت مي‌دهيد، با شما، خودش و ديگران صادق است.

- رشد فکري و مسؤوليت‌پذيري: از نظر فکري، رشد کرده و مسؤوليت‌پذير باشد و آن‌چه را که مي‌گويد و مي‌خواهد در زندگي انجام دهد، جامه‌ي عمل بپوشاند.
- اعتمادبه‌نفس بالا: نسبت به خودش، احساس خوبي داشته باشد. از خودش و محيط زندگي‌اش به‌خوبي مراقبت کند و خودش را به‌اندازه‌ي شما دوست داشته باشد.
- نگرش مثبت نسبت به زندگي: مردي با هويت مناسب، خوبي‌هاي دنيا را در شما و خودش مي‌بيند و هنگامي‌که شما با او هستيد، احساس خوبي در مورد زندگي خواهيد داشت.
شخصيت مرد مناسب‌تان، به اندازه‌ي هويت او اهميت ندارد. علاقه به ظاهر يک مرد، مهم است اما نه اين‌که تنها ظاهر را درنظر بگيريد. شما بايد او را بيش‌تر به‌خاطر باطنش دوست داشته باشيد.

دروغ، اونم به خانوما ؟

دروغ، اونم به خانوما ؟

مردی باهمسرش در خانه تماس گرفت و گفت:"عزیزم ازمن خواسته شده که با رئیس و چند تا از دوستانش برای پاره ای از مذاکرات چند روزی را، به محل انجام پروژه در بندر عباس برویم".

ما به مدت یک هفته آنجا خواهیم بود. این فرصت خوبی است تا ارتقای شغلی که منتظرش بودم بگیرم بنابراین لطفا لباس های کافی برای یک هفته برایم بردار و وسایل ماهیگیری مرا هم آماده کن.

ما از اداره حرکت خواهیم کرد و من سر راه وسایلم را از خانه برخواهم داشت، راستی اون کتابهای روی میز را هم بردار!

زن با خودش فکر کرد که این مساله یک کمی غیرطبیعی است اما بخاطر این که نشان دهد همسر خوبی است دقیقا کارهایی را که همسرش خواسته بود انجام داد.

هفته بعد مرد به خانه آمد ، همسرش به او خوش آمد گفت و از او پرسید که آیا او ماهی گرفته است یا نه ؟

مرد گفت :"بله تعداد زیادی ماهی قزل آلا، چند تایی ماهی سفید و چند تا هم ماهی ناشناس گرفتیم . اما چرا اون کتابهایی که گفته بودم برایم نگذاشتی ؟"

جواب زن خیلی جالب بود.

زن جواب داد : کتابهارو توی جعبه وسایل ماهیگیریت گذاشته بودم ؟!

بیشتر افراد حداقل هرچند وقت یکبار به همسر خود دروغ می گویند. در تحقیقی، وقتی از زن و شوهرها پرسیده شد آیا تا به حال به همسر خود دروغ گفته اند یا نه؟ تقریبا نیمی از آنها (که گاهی به 90 درصد هم می رسد) با ذکر نام مستعار برای خود، این گفته را تایید کرده اند. بعضی‌ از مردها معتقدند كه‌ نباید به‌ همسرشان‌ حقیقت‌ را ابراز كنند و تصور می‌كنند با دروغ‌گویی‌ می‌توانند همسر خود را قانع‌ كرده‌ وبه‌ قول‌ معروف‌ گول‌ بزنند. اما در اكثر موارد این ‌مسئله‌ به‌ نتیجه‌ نامطلوب‌ منتهی می شود و سبب ‌اختلافات‌ شدید خانوادگی‌ می‌شود؛ در تحقیق ذکر شده در بالا مشخص شد که، بیشتر از نیمی از کسانی که اعتراف دروغ گویی به همسرشان را داشته اند ، اظهار کرده اند که این دروغگویی تاثیری منفی در رابطه و زندگی مشترکشان داشته است.

زیرا مردان‌ مانند زنان‌ آن ‌قدر با ظرافت‌ دروغ‌ نمی‌گویند كه ‌دروغ‌شان‌ برای‌ همیشه‌ پنهان‌ بماند. زنان‌ نیز به‌خاطر دروغ‌ گفته‌ شده‌ از سوی‌ همسرشان‌ دلخور می‌شوند. ازطرفی‌زنان‌ به‌ دلیل‌ احساسات‌ لطیف‌شان‌ زودرنج‌تر ازمردان‌ هستند آنان‌ با تلنگری‌ كوچك‌ روحیه‌شان‌به‌ هم‌ ریخته‌ و حالت‌ افسردگی‌ واضطراب‌ در چهره‌شان‌ به‌ خوبی‌ مشاهده‌ خواهد شد. لذا مردان‌ برای‌ گفتن‌ بیاناتشان‌ باید دقت‌بیشتری‌ داشته‌ باشند.

از آنجا که دروغ گفتن، بخصوص اگر تبدیل به عادت شود، می تواند ضربه سختی به رابطه زناشویی شما وارد کند؛ درک دلایل دروغگویی و چگونگی غلبه برحس نیازبه دروغ گفتن، بسیار حیاتی است. در این‌ مقاله‌ به‌ دلایل‌ عمده‌ دروغ‌ مردان‌ به‌ همسرانشان‌ خواهیم‌ پرداخت‌.

به علت، دروغ‌هایی که ‌ مردان‌ ‌ به‌ همسرانشان‌ می‌گویند توجه‌ كنید:
دروغ ممنوع

- خودباوری: برخی از مردان، برای بالا بردن حس خود بزرگ بینی و به‌قول‌ معروف‌ "كم‌ نیاوردن" در برابر همسر دروغ می گویند. دراین موارد ممکن است درباره مسائلی چون دستاوردها و کمالات خود به طرف مقابل دروغ بگویند؛ در واقع، هدفشان خوب جلوه دادن خود در برابرهمسر و دیگران است. این حس بی کفایتی همیشگی، درنهایت باعث می شود تا به دروغگویی مزمن دچار شوند.

بعضی‌ از زنان‌ عادت‌ دارند مزایای‌ مردان‌دیگر را به‌ رخ‌ همسر خود بكشند. برای‌ مثال‌ می‌گویند شوهر دوستم‌ مرد بسیار شجاعی‌ است‌ و یا این‌ كه‌ بسیار دست‌ و دلباز است‌ و همه‌ مال‌ واموالش‌ را در اختیار همسرش‌ گذاشته‌ است‌. مردان‌ به‌ این‌ مسئله‌ حساسیت‌ نشان‌ می‌دهند وآنان‌ دوست‌ ندارند همسرشان‌ مرد دیگری‌ را برتر از او ببیند شاید یك‌ حس‌ حسادت‌ ناخودآگاه‌ باشد كه‌ زنان‌ باید به‌ این‌ حس‌ توجه‌ كنند. گاهی ‌مردان‌ در برابر تمجید همسرشان‌ از مرد دیگردست‌ به‌ گفتن‌ دروغ‌هایی‌ می‌زنند. مثلا می‌گویند امروز در خیابان‌ با پسری‌ جوان‌ هیكل‌مندی‌ دعواكردم‌ و او را به‌ شدت‌ زدم‌. او چنین‌ دروغی‌ را به‌همسرش‌ می‌گوید تا اظهار دارد كه‌ او هم‌ شجاع ‌است‌.زنان‌ نباید محیطی‌ فراهم‌ كنند كه‌همسرشان‌را وادار به‌ دروغ‌هایی‌ شاخدار كنند.هر فردی‌ یك‌ حالت‌ و روحیه‌ و شخصیت‌ خاص‌ به‌خودش‌ را دارد. شما نباید شوهر خود را با مرد دیگری‌ مقایسه‌ كنید. بلكه‌ او را همان‌طور كه‌ هست‌ دوست‌ داشته‌ باشید.

- ترحم: گاهی دروغ گفتن از روی نوعدوستی است. بسیاری‌ از مردان‌ از این‌ كه‌ احساس‌می‌كنند زنان‌ تحمل‌ شنیدن‌ حقیقت را ندارند، به‌سادگی‌ دروغ‌ می‌گویند؛ مانند زمانی که نمی خواهید همسرتان آزرده خاطر شود. در این زمان، شما از همسرتان در برابر چیزی که برایش ناراحت کننده است محافظت نمی کنید، بلکه سعی می کنید بر روی موضوعی که به آن پی برده اید و برای همسرتان ناراحت کننده است، سرپوش بگذارید. اما این‌ را بدانند كه‌ هر چقدر هم‌ كه‌ همسرانتان‌ ازبیان‌ حقیقت‌ نگران‌ و مشوش‌ می‌شود اما بهتر از گفتن‌ دروغ‌ می‌باشد. زیرا روزی‌ حقیقت‌ در نزد همسرتان‌ فاش‌ شده‌ و آن‌ زمان‌ است‌ كه‌ دنیا در برابرچشمان‌ زن‌ و شوهر سیاه‌ خواهد شد و كار به‌جاهای‌ باریك‌ خواهد كشید. پس‌ اجازه‌ ندهید چنین‌ شود."مانند وقتی که به طور اتفاقی از یکی از همسایه هایتان می شنوید که از همسر شما خوشش نمی آید و یا زمانی که همسرتان درباره مدل جدید موهایش از شما نظر می خواهد، درحالیکه مناسب او نمی باشد با قاطعیت پاسخ می دهید که خیلی این مدل را دوست دارید." و اما یك‌ توصیه‌ به‌ زنان‌؛ در صورتی‌ كه‌ احساس‌ كردید همسرتان‌ به‌ دلیل‌ مصلحت‌ زندگی‌اش‌ به‌شما دروغ‌ گفته‌ و این‌ دروغ‌ تاثیر چندانی‌ دروضعیت‌ زندگی‌ زناشویی‌ و عشق‌ و محبت‌ میان‌تان‌ ندارد، پس‌ بهتر است‌ به‌ روی‌ خود نیاورید و ازكنار آن‌ بگذرید. مطمئن‌ باشید همسرتان‌ خواهد فهمید و شرمنده‌ شما خواهد شد.

برخی از مردان، برای بالا بردن حس خود بزرگ بینی و به‌قول‌ معروف‌ "كم‌ نیاوردن" در برابر همسر دروغ می گویند. دراین موارد ممکن است درباره مسائلی چون دستاوردها و کمالات خود به طرف مقابل دروغ بگویند؛ در واقع، هدفشان خوب جلوه دادن خود در برابرهمسر و دیگران است

- اجتناب از چیزی: بعضی‌ از مردان‌ در برابر غر زدن‌ همسرانشان‌ مجبور به‌ گفتن‌ دروغ‌هایی‌ می‌شوند كه‌ در انجام‌ و برآورده‌ ساختن‌ آن‌ ناتوان‌ هستند. محرک این نوع از دروغگویی پرهیز از واکنشهایی مانند ناکامی یا عصبانیت طرف مقابل است. دراین موارد شاید حس می شود دروغ گفتن بهتر از تحمل یا تجربه واکنش عاطفی با همسرباشد. زیرا فرد تنها کسی هست که باید برای درک واکنشهای منفی، دشواریهای فراوانی را تحمل کند. باید به این‌ ‌زنان چنین ‌ گفت‌ كه‌ هیچ‌ گاه‌ همسر خود را تحت‌فشار نگذارید و از همسرتان درخواست‌های‌ ناشدنی‌نخواهید. مردی‌ كه‌ زیر بار فشار سخن‌های ‌همسرش‌ باشد، دست‌ به‌ دروغ‌ گویی‌ می‌زند و به‌همسرش‌ وعده‌هایی‌ می‌دهد كه‌ خودش‌ هم‌می‌داند از عهده‌ آن‌ برنمی‌ آید اما به‌ خاطر ساكت‌كردن‌ همسرش‌ و جلوگیری‌ از كشمكش‌ و جنگ‌اعصاب‌ مجبور به‌ دروغ‌ گویی‌ می‌شود. در این‌ جا زن‌ مقصر است‌. او سبب‌ این‌ دروغ‌ شده‌ است‌. هرزنی‌ باید شرایط همسرش‌ را بداند و بیش‌ از آن‌ ازهمسرش‌ توقع‌ نداشته‌ باشد. غرور و شخصیت‌ مرد نباید زیر پا لگدمال‌ شود. یك‌ زن‌ باید همسرش‌ را آن‌قدر دوست‌ داشته‌باشد كه‌ اگر زندگی‌ كمی‌ و كاستی‌ به‌ وجود آمد همراه‌ و در كنار همسرش‌ با مشكلات‌ دست‌ و پنجه‌نرم‌ كند. نه‌ این‌ كه‌ سبب‌ لاف‌زنی‌ و اغراق‌گویی‌ ودروغ‌گویی‌ همسرش‌ شود.
دروغ ممنوع

- برای حفظ آبرو: وقتی به دروغگویی اجتنابی به شدت وابسته شدید، مجبور می شوید برای حفظ آبروی خود هم دروغ بگویید تا دروغ اصلیتان پنهان بماند. وقتی دروغهایتان برای همسر یا طرف مقابلتان آشکار می شود، برای اینکه خجالت نکشید و دفع پیامدهای این دروغ در این زمان است که شروع به گفتن دروغ های بیشتری می کنید و این یکی از دلایلی است که دروغها به سرعت تکثیر می شوند.

- کینه توزی: دراین مورد دروغ به عنوان اسلحه ای برای آزار دیگران استفاده می شود. معمولا بچه مدرسه ای ها این کار را انجام می دهند و برای کوچک کردن دیگران شایعه هایی می بافند تا فردی در ساختار اجتماعی مانند مدرسه ازگروه همسالان طرد شود و شخص دروغگو سعی می کند موقعیت خود را در آن گروه مستحکم کند. زمانی که چنین رویدادی در زندگی زناشویی بوجود آید، معمولا وقتی عصبانیت در بالاترین حد خود باشد، زندگی زناشویی ازهم پاشیده می شود. موردی که درهنگام دروغ گفتن کمتر روی فکر کردن درباره ضربه ای است که به آینده هر دو فرد وارد می آید. با این وجود در برخی موارد در میان زوجها درگیری و مطرح کردن مسائل آزار دهنده و غیر واقعی در هنگام درگیری لفظی نیزگزارش شده است.

- پنهانکاری: این نیروی محرک قسمتی از حقیقت وجودی شما را از جهان پیرامون مخفی می کند. تجربیات دردناک زندگی باعث شده است حس کنید لایق چنین عشقی نیستید و لازم است درباره خود و تجربیاتتان دروغ بـگویید. احساس می کنید اگر خود حقیقتتان آشکار شود، حس شرمندگی برشما غالب می شود و نیاز به انگیزه ای قوی برای پنهان کردن خود از دیگران از جمله همسرتان دارید.

- خودانکاری: افراد بیشتر اوقات به خودشان دروغ می گویند که این مسئله نوعی انکار برای عدم پذیرش واقعیتی بسیار دردناک است. خودانکاری مانع رشد آزادانه نیاز "صمیمیت" درارتباط می شود.
آینه دروغ نمی گوید

همان‌ طور كه‌ مشاهده‌ می‌كنید بعضی‌ از دروغ‌ها بار منفی‌ و گاهی‌ هم‌ بارمثبت‌ دارند. البته‌ یك‌ زن‌ و شوهر باید حقیقت‌ گرا باشند و در هر شرایطی‌ راست‌گویی‌ را سرلوحه‌زندگی‌ خود بدانند و حتی‌ اگر در گذشته‌ رخ‌داد ناگواری‌ داشته‌اند، همچون‌ دوست‌ واقعیت‌ رابگویند. در زندگی‌ زناشویی‌ بیان‌ حقیقت‌ ولو این‌كه‌ منجر به‌ دلخوری‌ شود باارزش‌ و مهم‌ است‌.

اگر به تازگی به همسر خود دروغ گفته اید یا مجبور شدید به او دروغ بگویید، یا اگر عادت دروغ گفتن برایتان مشکل ساز شده است. این فرصتی است که درباره انگیزه دروغ گویی خود از خودتان سوال کنید. دلایل دروغگویی تان را با لیست بالا تطبیق دهید تا پاسخی روشن بدست بیاورید. بهتر است برای شروع زندگی مشترک، اساس رفتارتان بر صداقت بنا شود. چون صداقت پایه اعتماد است. زمانی که اطمینان به شک تبدیل شود، کنترل رابطه مانند یک فنر از دستتان در می رود. اما واقعیت این است که وقتی زوجین خود را در میان دروغهایی که انتظارش را نداشتند، می یابند، و وقتی انگیزه آنها لطف کردن به طرف مقابل باشد، به نظر می آید که آن دروغها به طور ذاتی ظرفیت زیاد شدن را داشته اند. آیا تا به حال فکر کرده اید وقتی شروع به دروغ گفتن می کنید پس از مدتی دروغ گویی برایتان آسانتر می شود؟ به واقعیت و دلایلی که ممکن است دروغی بگویید آگاه باشید و به سوی رابطه ای سالمتر و صادقانه تر اولین گامهای اصلی را بردارید.

چرا همسران به یکدیگر خیانت می کنند؟

چرا همسران به یکدیگر خیانت می کنند؟

این در حالی است که شایع ­ترین آفت آزادی بی­حد و حصر روابط میان دختر و پسر به ­وجود آمدن عشق و عاشقی­های گاه خطرناک است که هم اکنون برخی خانواده­ها در ایران با عوارض آن روبرو هستند حتی با پیشروی این معضل در بین متأهلان زندگی مشترک بسیاری از زوج ها نیز در معرض آسیب قرار گرفته به طوری که با آمار روز افزون ایجاد روابط پنهانی زوجین روبرو هستیم.
در جهان کنونی برقراری ارتباطات معقول و مشروع ضرورت داشته و از لوازم لاینفک زندگی اجتماعی است، اما آنچه می تواند به این مشروعیت لطمه بزند روابط بی­ ضابطه ای است که می تواند پایه های روابط اجتماعی را سست کند... زیرا چنین روابطی ضربه جبران ناپذیری بر عفت عمومی و زندگی شخصی و دینی انسان وارد می­کند.

بی بند و باری در معاشرت ها باعث گسستگی و اختلاف در نظام خانواده­ها و تضعیف مبانی دینی و مذهبی می­ شود.

این در حالی است که شایع ­ترین آفت آزادی بی­حد و حصر روابط میان دختر و پسر به ­وجود آمدن عشق و عاشقی­های گاه خطرناک است که هم اکنون برخی خانواده­ها در ایران با عوارض آن روبرو هستند حتی با پیشروی این معضل در بین متأهلان زندگی مشترک بسیاری از زوج ها نیز در معرض آسیب قرار گرفته به طوری که با آمار روز افزون ایجاد روابط پنهانی زوجین روبرو هستیم.

و در پایان بیان کردیم که "خیانت" زیان آورترین عمل در یک ارتباط است که نه تنها منجر به صدمه­های غیر قابل جبران به طرفین می­شود بلکه اعتماد و اطمینان کسی که مورد خیانت قرار گرفته شده را نیز نسبت به افراد دیگر از بین خواهد برد.

در این نوشتار سعی داریم خیانت را از نظر مباحث روانشاختی مورد بررسی قرار دهیم تا به زوایای روانی خیانت همسران نیز پرداخته باشیم...

از قدیم تا کنون مردم بر این باورند که مردها در روابط با جنس مخالف از تعهد کمتری برخوردارند در حالی که طبق تحقیقات جدید زنان نیز نسبت به مردها می توانند دست به خیانت زده و در روابط خود پایبند نباشند.

مردها درعین تعهد به همسرخود در مجذوب شدن چه از نظر عاطفی یا جنسی با نفر دیگر، تعهد خود را زیر پا می گذارند.

در مقابل، زن ها تا زمانی که از طرف مرد خود کاملاً از هر نظر تامین شوند بر تعهد خود پایبند می مانند، اما به محض ایجاد و ادامه خللی در درک و تامین عواطف و نیازهای خود مانند مالی، معیشتی و... از جانب مرد و شروع مشکلات بین آن دو، زن نیز بسوی خیانت و بیراهه کشیده می شود.

از نظر آنان اگر مردها یاد بگیرند نسبت به همسر خود در موارد ذکر شده پایبند باشند دلیلی ندارد که زن دست به خیانت بزند.

از دیدگاه روانشناختی، تصور زن ها همیشه این بوده که در صورت خیانت و ایجاد رابطه جنسی با فردی دیگر، تمام معنویات، اعتبار و اصالت وی به عنوان یک زن شایسته از بین می رود.

علاوه بر این مردها باید بدانند که از نظر عاطفی و روحی یک زن همیشه از ترس خیانت مردها و قربانی نشدن به روابط زناشویی خود پایبند و همواره با تمام قوا به تداوم و تامین همسر خود اهمیت می دهند.

در هر صورت خیانت همسران یک امر پیچیده و در عین حال دو طرفه است.
باید بدانیم که همه ما در این مورد نقش داریم و نقش خود را در این مورد باید وارسی کنیم. مثل بی توجهی عاطفی یا عدم رضایت جنسی و مشکلات در روابط بین فردی و مواردی مشابه.

خیانت می تواند عاطفی یا جنسی باشد، تحقیقات نشان می دهد که برای زن ها عاطفی و برای مردان خیانت جنسی نابخشودنی تر و تحمل آن سخت تر است.

معمولاً زندگی زناشویی که با خیانت روبرو می شود دیگر طراوت و شادابی قبل را نخواهد داشت مگر اینکه طرف رابطه شما از ظرفیت روانی بالایی برخوردار باشد و خود را نیز در این اتفاق سهیم بداند و به فرد خیانتکار اجازه جبران اشتباهی را مرتکب شده است را بدهد.

روانشناسان معتقدند، با رعایت موارد زیر می توانید تا حدودی به همسرتان کمک کنید تا بتواند اشتباهش را جبران کند.

1- نباید عکس العمل آنی از خود نشان دهید و یک مرتبه به دلیل بدعهدی همسرتان تصمیم بگیرید که از او جدا شوید.

شما نیازمند کمی زمان هستید تا مسایل دیگر را نیز زیرو رو کنید نباید به طور خاص تمام توجه خود را به خیانتی که از او سر زده معطوف کنید.

2- باید قبول کنید که احساس خشم، عصبانیت، شک، تردید، شوکه شدن، آشفتگی، ترس، درد، رنج، افسردگی و پریشانی برای فردی که شاهد خیانت همسرش بوده کاملاً نرمال است.

3- این مشکل باعث به وجود آمدن برخی مشکلات فیزیکی در فرد می شود از قبیل حالت تهوع و استفراغ و مشکلات مربوط به خواب (بی خوابی و یا پر خوابی) لرزش اختلال حواس کم غذایی و کم اشتهایی سعی کنید در این مواقع بیش از پیش از خود مراقبت کنید.

4- برای خود یک ژورنال درست کنید تمام افکار و احساساتی که به شما به دلیل خیانت و بی وفایی همسرتان دست می دهد را برروی کاغذ یادداشت کنید تا ذهنتان از افکار منفی تخلیه شود.

5- با همسر خود در موقعیت مناسب در مورد بد عهدی اش صحبت کنید، تمام سوال هایی که به ذهنتان می رسد را بپرسید، شاید با این کار به نتیجه برسید که همسرتان هنگام ارتکاب به این کار، اصلاً فکر نمی کرده که به شما خیانت می کند.

6- هر چند وقت یکبار با روانشناس یا مشاوره ملاقات داشته باشید، سعی نکنید تا به تنهایی از پس این مشکل برآیید، هم شما و هم همسرتان پیش از اینکه مجدداً رابطه با هم برقرار کنید باید تحت آزمایش (ایدز) و تست سایر بیماری های آمیزشی قرار بگیرید ( البته این در صورت خیانت می باشد).

7- نباید ضربه روحی وارده را پنهان کنید، با فرزندانتان صادق باشید اما لازم نیست جزییات مشکل را نیز برای آنها شرح دهید، قسم هایی نخورید که بعدها نتوانید به آنها عمل کنید تنها چیزی که بچه ها باید بدانند این است که حال شما رفته رفته به بهبودی خواهد رفت.

8- سعی نکنید این بازی که چه چیز و یا چه کسی مسبب بروز چنین فاجعه ای شده است را شروع کنید، این کار صرفاً انرژی شما را تلف می کند، در این صورت فقط می توانید نفر سوم را سرزنش کنید و خودتان خوب می دانید که هیچ چیز درست نخواهد شد.

9- اگر بیش از اندازه عصبانی باشید و بر سر مسائل کوچک داد و بیداد راه بیندازید و احساس کنید بر روی طناب بسیار باریکی در حال راه رفتن هستید و زمانی که به یاد بدعهدی همسر خود می افتید عکس العمل های شدید فیزیکی از خود نشان دهید بی شک دچار استرس پس از سانحه شده اید و باید هر چه سریعتر به یک متخصص مراجعه کنید.

10- انتظار نداشته باشید که حس آشفتگی بی اعتمادی و عصبانیت به مجرد اینکه تصمیم می گیرید همسر خود را ببخشید به راحتی از بین برود؛ از بین رفتن درد و رنج وارده از طریق خیانت نیازمند زمان است.

11- واقع بین باشید، درآمد، سرمایه، وضعیت مسکن، حمل و نقل خود را در نظر بگیرید، اگر تصمیم خاتمه زندگی زناشویی خود می گیرید باید ببینید که آیا جای برای زندگی کردن دارید و منبع در آمدی دارید که از آن بتوانید نیازهای اولیه تان را مرتفع سازید.

علاوه بر این مطالب همسران باید بدانند که ابراز علاقه در قالب کلام می تواند نیروی شفابخشی را برای ادا مه رابطه به وجود آورد این موضوع نکته ایست که کلیه روانشناسان به آن اقرار می کنند و این در حالی است که بسیاری از همسران از آن ابا دارند و به اهمیت آن واقف نیستند.

(( همسری که مورد بی وفای قرار گرفته است همیشه از خود می پرسد چطور توانست چنین کاری بکند ؟ چطور توانست به من خیانت کند و بارها به من دروغ بگوید؟ هرگز... دیگر نمی توانم به او اعتماد کنم.))

وقتی زوجین چنین هیجانات شدیدی را تجربه می کنند پرسش اصلی این است که آیا بهبود اوضاع اختلالات زناشویی امکان پذیر است یا خیر؟ چطور می توان این بحران را پشت سر گذاشت؟ حتی در صورت بهبود آیا قادریم با خاطره این خیانت و بی وفایی به زندگی مشترک ادامه دهیم؟

با در نظر گرفتن این پیشنهادات و البته کمک های تخصصی از مشاوران ازدواج با اطمینان می توان گفت که آینده خوبی در انتظار زندگی مشترکتان خواهد بود زیرا گاهی اوقات برخی مطالب از دید افراد نادیده گرفته می شود و تنها چشمان تیز بین یک متخصص است که می تواند مشکلات اصلی را شناخته و اصلاح کند.

گام اول، باید مشخص شود که آیا می خواهید زندگی زناشویی تان را نجات دهید:

ظهور بی وفایی نشان دهنده این است که ازدواجتان برای مدت طولانی دچار مشکل جدی بوده است، چه آن را تشخیص داده باشید یا نه یکی یا هر دوی شما نیازهای اساسی یکدیگر را بر طرف کردن کدام نیاز او شکست خوردم؟

گام دوم، میدان را برای نفر سوم خالی نکنید:

ازدواج ارتباطی اختصاصی است که در آن دو نفر یکی می شوند و باید با هم بمانند و سه نفر در آن نمی گنجد، ظهور بی وفایی به معنای این است که زندگی مشترک قبل از این از هم پاشیده است، بنابراین به شما توصیه می شود که مسیری مستقل و سختگیرانه را در پیش بگیرید و در صدد باشید که برای همسر بی وفا روشن کنید که به هیچ عنوان این و ضعیت را تحمل نمی کنید.

اما اشتباه نکنید منظور ما این نیست که با فهمیدن این مسئله داد و فریاد راه بیندازید و خدای ناکرده دست به کاری بزنید که پشیمانی به بار بیاورد.همچنین به هیچ عنوان خانه را ترک نکنید.
بلکه منظور ما این است که به سرعت میدان را برای نفر سوم خالی نکنید در اکثر مواقع زنان با مشاهده این وضعیت به شدت سر خورده شده و بعد از مدتی کشمکش و درگیری با همسر زندگی زناشویی را ترک می کنند و به راحتی فرصت می دهند نفر سوم از این فرصت استفاده کرده و در دل همسرشان جا باز کند.

شما علی رغم شکست عاطفی که دیده اید باید بمانید مشکلات را شناسایی و حل کنید و شخص ثالث را از دست داده و همه چیز را رها کنید، اگر لازم دیدید و یا به شدت احساس خشم و عصبانیت کردید با همسرتان صحبت نکنید اما به نقش های زناشویی خود مانند رسیدگی به امور خانه و فرزندان و... عمل کنید.

گام سوم، بدانید چه انتظاری داشته باشید:

اغلب بی وفایی ها می تواند به طلاق منجر نشود و در نهایت به رفع اختلاف انجامد.
فرایند بی و فایی دردی غیر قابل تحمل را به افراد وارد می کند، ا گر خودتان را برای آنچه پیش خواهد آمد آماده کنید نه تنها عذاب کمتری می کشید بلکه به ازدواجتان فرصت بیشتری برای بهبود و دوام می دهید یکی از بهتر ین راه ها برای افزایش آمادگی این است که بدانید چه انتظاری داشته باشید؟

به طور مثال بعد از چند روز از و قوع این حادثه وقتی به اندازه کافی توانستید بر اعصاب خود مسلط شوید مهر سکوت را بشکنید و در فضای مناسب و در غیاب فرزندان بطور مفصل با همسرتان صحبت کنید و ببینید چه انگیزه ای با عث بروز این رفتار ناشایست شده است ؟ چه کمبودی در زندگی داشته است؟ از شما چه توقعی داشته که نتوانسته اید آن را اجابت کنید؟ فرد جدید چه خلایی از همسر شما پر می کند؟و...

برخی از موارد زندگی زناشویی دارای کاستی هایی است که اگر شناسایی و سپس اصلاح شود مشکلات تا حد زیادی بر طرف می شود.

اما در برخی دیگر از موارد زن و مرد مشکل خاصی با هم ندارند و تنها مرد در یک موقعیت وسوسه انگیز قرار گرفته و دچار لغزش شده است.

اینجاست که نقش شما پر رنگ تر می شود شما باید به عنوان یک زن ثابت کنید که هنوز هم مرکز عاطفی خانواده تان هستید و می توانید دوباره همسرتان را به خانواده باز گردانید؛ بازگشت به شرایط عادی نیازمند تلاش پایدار و خستگی ناپذیر هر دو طرف است.

گام چهارم: شروع به ر فع نیازهای یکدیگر کنید:

در این گام شما باید سعی کنید نیازهای عاطفی که فرد دیگری برای همسرتان برطرف کرده است به شکل بهتری بر طرف کنید.

زن و مرد می توانند ازدواجشان را بازساری کنند و با بر طرف کردن نیازهای یکدیگر فصل تازه ای از عشق را در زندگی برنامه ریزی کنند وقتی آموختید مهمترین نیازهای عاطفی یکدیگر را برطرف کنید عشق و ازدواجتان نیرومندتر از همیشه می شود.

باز گشت به شرایط عادی نیازمند تلاش پایدار و خستگی ناپذیر هر دو همسر است، شما با عبور از این شرایط سخت به همراه یکدیگر متوجه می شوید که بیشتر از همیشه یکدیگر را دوست دارید.

بی وفایی را به عنوان محرکی اصلاح کننده ببیند که در نهایت موجب می شود زوج ها در مورد نیازهای مهمشان کار کنند.

وقتی شروع به کار کردن در مورد این نیازها کنید زندگی مشترکتان همان می شود که همیشه خواهانش بوده اید.

از طریق ارتباط کلامی شما می توانید اولین گام های اصلاح رابطه تخریب شده تان را بر دارید.
توجه داشته باشید که ارتباط کلامی ویژگی اختصاصی انسانهاست؛ زوجین در قالب کلام نگرش های خود را درباره خویشتن و مخاطب خود و مسائل کلی و مسائل مشترک به یکدیگر انتقال می دهند.

در آخر خیانت در زندگی امری نکوهیده و ضد اخلاقی است که اثرات زیانبار آن قطعاً دیر یا زود گریبان گیر فرد خواهد شد؛ بنابراین چنانچه مشکلی در روابط وجود دارد باید با دید باز به آنها نگریست و با اندیشه و تدبیر سعی در حل آنها کرد.

اما کلام آخر: خیانت به هر صورتی که باشد و به هر دلیلی که انجام گرفته باشد ناپسند و منفور است و تنها یک نتیجه در بر خواهد داشت: «شرمندگی»

چطور بهترین شریک زندگی را برای خود انتخاب کنیم؟

چطور بهترین شریک زندگی را برای خود انتخاب کنیم؟

خیلی از شما به دنبال عشق حقیقی هستید.خیـلی هـای دیـگرتان هم فکر میکنید که عشق واقعی خود را پـیدا کـرده اید. امـا خیـلی هـا هم هستنـد کـه در رابـطه هایی به سر می برند که چندان برایشان خوب نیسـت اما فکر میکنند هر عشقی بهتر از بی عشق بودن است.

اگر عشق حقیقی خود را پیدا نکـرده ایـد، یا اگر در ایـن بـاره مطـمئن نیستیـد، دراین مقاله می خواهیم به شما کمک کنیم که چطور آن شریک زندگی خاص و ویژه را از آنِ خود کنید.

و اگر به خاطر ترس از تنهایی در یک رابطه بد مانده اید، باید بدانید که چیزهای بدتر از تنهایی هم وجود دارد، مثل از دست دادن احترام خود، از دست دادن اعتماد به نفس، و ارزشمندی خود. وقتی این سه چیز را از دست بدهید، در خطر از دست دادن میل و خلاقیت لازم برای درک اهداف زندگی، کنار از رسیدن به آنها، خواهید بود.

کشش جنسی احمقانه عشق واقعی نیست
خیلی از آهنگ ها، فیلم ها، کتاب ها تصویری تحریف شده از عشق حقیقی نشان می دهند. آنها شما را مجاب می کنند که باور کنید می توانید در نگاه اول عاشق شوید، قلبتان عاشقانه بتپد، کف دستانتان عرق کند، و همه فکر و ذکرتان مملو از فردی شود که ناگهان دلتان را دزدیده است. درست است، این اتفاق می افتد. اما عشق واقعی نیست. این فقط یک کشش جنسی احمقانه که ممکن است نسبت به هر کسی که فرومون ها را در مغزتان فعال کند پیدا کنید.
فرومون ها وقتی بدن ما در بدن فرد دیگری وجود یک DNA خاص را کشف می کند، تولید می شوند. بدن ما این DNA را در بدن شخصی دیگر از بوی او کشف می کند. اما کشش احمقانه جنسی که به واسطه این فرومون ها پدید می آید، فقط نشاندهنده یک چیز می تواند باشد: این دو نفر که چنین اتفاقی را تجربه می کنند می توانند از نظر زنتیکی جفت خوبی برای هم باشند، یعنی ترکیب DNA آنها یک نوزاد سالم تولید خواهد کرد. آنچه که فرومون ها به آن توجهی ندارند این است که آیا این دو نفر از نظر شخصیتی هم جفت خوبی برای هم هستند یااینکه می توانند همدیگر را عاشق کنند یا نه.

یک مشکل بزرگ کشش احمقانه جنسی این است که این کشش معمولاً شما را مجبور به انجام کارهایی می کند که قبلاً اصلاً فکر انجام دادن آن را هم نمی کردید. این کشش باعث می شود کارهای خجالت آوری انجام دهید. دروغ، فریب، دزدی یا حتی کشتن دیگران یا خودتان. این کشش احمقانه جنسی بود که باعث شد رومئو و ژولیت وقتی فهمیدند که دیگر نمی توانند به این عشق مسموم خود ادامه دهند، خود را کشته و به زندگی خود پایان دهند.

یکی دیگر از مشکلات کشش احمقانه جنسی این است که بادوام و ماندگار نیست. اما گاهی اوقات این روابط پرآشوب چندین سال به طول می انجامد، خیلی پس ازاینکه این کشش جنسی دیگر مرده و از بین رفته است. شاید این زوج ها به عبث امیدوارند که یک روز شعله عشقشان دوباره زبانه کشد. یا شاید هم تصور می کنند سرنوشت این بوده که چون بهترین هوس و بزرگترین درد را باهم تجربه کرده اند باید با هم بمانند.

اما عشق حقیقی بدون هیچگونه کشش جنسی احمقانه ایجاد می شود. اما، حتی بالاترین کشش جنسی هم اگر بدون عشق واقعی باشد، بی فرجام خواهد بود. تصور من این است که برای برنده شدن در این مسابقه، باید به دنبال ترکیب این کشش جنسی و عشق حقیقی باشید که شانس زیادی می خواهد. اما من که تابه حال به چنین موردی در زندگی حقیقی برخورد نکرده ام و فقط در فیلم ها و آهنگ ها در مورد آن دیده و شنیده ام.

حس مسئولیت و حمایت نشانه عشق واقعی است
اگر کشش جنسی عشق واقعی نباشد، پس عشق واقعی چیست؟ یکی از نشانه های عشق واقعی میل به حمایت و نگهداری از فرد مقابل، شاد کردن و کمک به موفقیت اوست. این با کشش جنسی که فقط به دنبال مجبور کردن فرد مقابل به ایجاد حس لذت و رضایت در شماست، خیلی فرق دارد. وقتی شما واقعا و حقیقتاً کسی را دوست داشته باشید، به هیچ وجه او را مجبور نخواهید کرد که دوستتان داشته باشد. البته، دوست دارید که آنها هم شما را دوست داشته باشند اما اگر آنها کس دیگری را بخواهند، شما او را رها می کنید چون دوست دارید که همیشه شاد و خوشبخت باشند. شما از تصمیمات مهم آنها در زندگی حمایت می کنید حتی اگر با آنها هم عقیده نباشید.

اما اگر فقط این بود، باید ما با همه دوستان نزدیکمان عشق حقیقی داشته باشیم. به همین دلیل می گویم به کمی کشش هم نیاز است. البته این کشش شباهتی به کشش جنسی که گفتیم ندارد اما برای شروع یک رابطه عاشقانه و رمانتیک کافی است. قلبتان از سینه بیرون نمی زند اما همراهی با این فرد به شما آرامش می دهد. وقتی با او هستید زمان خیلی خوب و خوشایند برایتان می گذرد و گاهی اوقات خیلی هم با هم خوش می گذرانید.

هرچه شما دو نفر همدیگر را بیشتر بشناسید، حس مسئولیت و حمایت طرف مقابلتان برای شما بیشتر می شود. در این صورت، اگر این احساس دوطرفه باشد، شما دو نفر می توانید تدریجاً یک عشق بسیار عمیق و غنی پرورش دهید که بسیار لذت بخش تر و رمانتیک تر از هر کشش جنسی است.

افراد متفاوت و مخالف با شما ممکن است شما را به خود جلب کنند اما یار و معشوق حقیقی شما نیستند.
یار و معشوق حقیقی کسی است که عشق واقعی شما و بهترین دوستتان است. اگر به دنبال معشوق حقیقی خود هستید، نباید کسی را انتخاب کنید که خیلی از شما متفاوت باشد. یک ضرب المثل است که می گوید، افراد متضاد همدیگر را جذب می کنند اما با هم ازدواج نمی کنند. متاسفانه خیلی از این متضادها با هم ازدواج می کنند و آخرسر می فهمند که زندگی زناشویی بسیار بدی دارند. گرچه یعضی از زوج ها به مرور زمان یاد می گیرند که تفاوت های همدیگر را تحمل کنند، اما وقتی با کسی زندگی کنید که علایق، ارزش ها، مشغولیات و سرگرمی های مشترکی داشته باشید و از چیزهای مشترکی لذت ببرید، زندگی بسیار لذتبخش تر خواهد بود. فقط در این حال است که شریک زندگیتان همان معشوق واقعی و حقیقیتان خواهد بود.

هیجان اولیه تفاوت های زیاد، سرانجام وقتی ماه ها تبدیل به سال ها می شوند رنگ و بوی خود را از دست می دهد و شما مدام به این فکر خواهید کرد که چه می شد اگر طرف مقابلتان حرف شما را درک می کرد یا حداقل همیشه با حرف های شما مخالف نبود. درنتیجه هر چه زمان جلوتر می رود شما وقت کمتری را با هم سپری می کنید و آخر کار محبور می شوید یا از هم جدا شوید یا شما یا طرق مقابلتان از بیخ و بن عقاید و علایق خود را عوض کند.

وقتی آن احساسات خوب اولیه از بین می رود، شما دو نفر به خاطر وجود بچه یا کار یا عادت یا حرف مردم یا حتی ترس از اینکه شاید چیز بهتری به دست نیاورید هنوز هم کنار هم می مانید. اما هیچوقت برای شما دیر نیست. ماندن با کسی که دوستش ندارید، یا فکر می کنید معشوق واقعی شما نیست، شانس حداقل چهار نفر را برای خوشبختی از بین می برد: شما، همسرتان، و دو نفر دیگر در جهان که می توانند معشوق واقعی شما یا همسرتان باشند. تاثیرات منفی یک رابطه بد به اعضای خانواده شما، دوستانتان، همکارانتان، و اطرافیانتان منتقل می شود و همه باید از گلایه ها، دعواها، و جنجال های همیشگی شما در عذاب باشند.

صبر و گذشت نشانه های عشق واقعی هستند
وقتی یک نفر واقعاً شما را دوست داشته باشد، صبر و گذشت زیادی را دربرابر بی دقتی ها یا رفتارهای زشت و بی ادبانه شما نشان خواهد داد. اما نباید از این قضیه سوء استفاده کنید. اگر چنین کاری کنید، یک نشانه مسلم از این است که شما واقعاً طرف مقابلتان را دوست ندارید. زوج هایی که واقعاً همدیگر را دوست داشته باشند وقتی می فهمند که احساسات طرف مقابلشان را جریحه دار کرده اند، واقعاً ناراحت و پشیمان می شوند.

هیچوقت عشقتان را فقط محض آزمایش کردن، آزمایش نکنید. ببینید وقتی جای آن طرف باشید واقعاً چه احساسی خواهید داشت؟ آیا او به نیازهای شما توجه دارد؟ شما چه؟ به نیازهای او توجه میکنید؟ آیا دادن ها و گرفتن ها در رابطه به یک میزان است یا همه چیز یک طرفه است؟ آیا اکثر اوقات به هم نگاه می کنید، همدیگر را ناز و نوازش می کنید یا به چشمان هم خیره می شوید؟

خودتان را در کنار همسرتان در 20 سال آینده تجسم کنید. آیا آن تصویر قلبتان را مملو از ترس می کند یا از تصور آن لبخند می زنید؟ اگر همسرتان بیشتر از اینکه از شما انتقاد کند، شما را تحسین می کند مطمئناً از تجسم آن تصویر لبخند روی لبانتان می آید. هیچکس دوست ندارد با یک منتقد زندگی کند، حتی اگر روزی عاشق این فرد بوده باشید.

دوستی به علاوه کشش جنسی بهترین نشانه عشق حقیقی است
عشق واقعی دوستی به اضافه کشش جنسی است. اگر شما از گذراندن هر لحظه از زندگیتان در کنار همسرتان لذت می برید، پس او بهترین دوست شماست. این نوع رابطه اعتماد به نفس و عزت نفس شما را بالا می برد و به شما برای رسیدن به بالاترین درجه کمال کمک می کند. درعوض، شما هم به طرف مقابلتان کمک می کنید که به این چیزها دست پیدا کند. وقتی هر دو شما عشق واقعی را احساس کنید، دیگر می توانید هر کاری را در کنار هم انجام دهید.

حد و مرز گذشت در زندگی مشترک تا کجاست؟

حد و مرز گذشت در زندگی مشترک تا کجاست؟

بزرگواري و کرامت به عنوان يک خصيصه انساني ، زيباترين جلوه هاي اخلاقي را ترسيم مي کند . اين مسئله در مناسبات اجتماعي و بويژه در زندگي مشترک ، حضور موثر و نافذي دارد . زن و شوهر بيش از هر مجموعه انساني ديگر بايد نسبت به هم روحيه بزرگ منشي داشته باشند . يکي از نشانه هاي بزرگ منشي و کرامت ، عفو و گذشت و مدارا نسبت به هم است . زندگي مشترک ، به گونه اي است كه زن و شوهر به طور طبيعي در حالات و روحيات يکديگر دقيق مي شوند و به عيوب هم پي مي برند . اما نبايد اين مسئله به بازگو کردن عيوب هم و سرزنش يكديگر منجر شود . چراكه در اين صورت ، شادکامي از صحنه زندگي به بيرون رانده مي شود و جوي آکنده از بدبيني و خصومت بر فضاي زندگي حاکم مي شود . مدارا و گذشت ، ما را ملزم مي کند که درمورد همسرمان به جاي عيب جويي ، عيب پوشي را برگزينيم و در مواردي ، تغافل را سرلوحه مناسبات خود قرار دهيم . يعني وانمود کنيم كه از اشتباه طرف مقابل بي اطلاع هستيم .
اسلام به مسئله گذشت توجه خاص دارد و آن را از خصائل نيک انسانهاي مومن مي شمرد . سيره پيامبر اسلام (ص) و ساير معلمان بشريت نشان مي دهد که آن بزرگواران با شيوه گذشت و مدارا ، بسياري را به آئين متعالي اسلام جذب کردند و زمينه هدايت انسانهاي گمراه را فراهم آوردند . آموزه هاي اخلاقي اسلام ، مدارا در اجتماع و محيط خانواده را توصيه مي كند و همسران را به ايجاد فضايي آرام و به دور از تنش دعوت مي کند . زن و يا شوهر با چشم پوشي از خطاي همسر به نوعي شخصيت خويش را تکريم مي كنند و رشد مي دهند .
آقاي دکتر شرفي کارشناس علوم رفتاري دراين خصوص چنين مي گويد:
بايد توجه داشت که عدم گذشت و بازگويي مکرر اشتباه ديگران زمينه را براي اشتباهات بعدي هموار مي کند و خطاهايي بعد از خطاي اول به وقوع مي پيوندد . زيرا نپذيرفتن عذرخواهي ،فرد را از زندگي مايوس مي کند . ساختن بناي استوار خانواده ، نياز شديدي به گذشت و بزرگ منشي دارد . طولاني شدن قهر و ناسازگاري زن و شوهر به مصلحت هيچ کدام نيست . اين امر بازگشت پذيري آنها را به زندگي گرم و متعادل ، دشوار مي کند . عدم گذشت ، درواقع بي اعتمادي را به همسر نشان مي دهد . درنتيجه چگونه انتظار داريد که خطاي شما روزي توسط همسرتان بخشيده شود و مورد عفو قرار گيريد ؟
گاهي ما انسانها در مقايسه با ديگران ، جنبه هاي مثبت خويش را بيش از آنچه واقعيت دارد ، در نظر مي گيريم و عيوب خود را کمتر از آنچه که هست ، مي بينيم . در نتيجه به جنبه هاي مثبت ديگران کمتر توجه مي کنيم . اين مسئله روابط اجتماعي و بخصوص روابط خانوادگي ما را مخدوش مي كند .
روان شناسان درخصوص آثار و فوايد گذشت و مدارا در خانواده چنين مي گويند : با چشم پوشي از خطاي همسر ، فرصتي فراهم مي شود که وي به بهبود رفتار خود اقدام کند . زماني که ضربات ويرانگر انتقاد و نكوهش بر وي فرود آيد ، هرگونه اراده و جرأت جبران كاهش مي يابد . چشم پوشي از خطاي کم اهميت همسر ، زمينه را براي تفاهم در خانواده فراهم مي کند . اما نکته اي مهم در اينجا مطرح است و آن اينکه حد و مرز گذشت تا کجاست ؟ گاهي مدارا و گذشت مي تواند با آسيبهايي همراه باشد .

آقاي علي حسين زاده کارشناس مسائل تربيتي مي گويد : " گاهي مدارا مي تواند زمينه افزايش رفتارهاي خلاف را فراهم کند . براي مقابله با اين آسيب ، تدابير و تمهيداتي لازم است . مدارا دربرابر رفتار نامناسب ، راهکاري است که مي تواند به روابط خانوادگي آرامش بخشد . تداوم اين امر در دراز مدت نيز داراي آثاري سازنده است و زمينه رفتار مثبت را فراهم مي كند . بنابراين براي رسيدن به اين اهداف بايد تدابير لازم انديشيده شود . دربرابر رفتار منفي همسر ، عکس العمل تند و ناخوشايند از خود نشان ندهيم و بكوشيم زمينه تحقق رفتار مثبت را فراهم کنيم . بدين طريق با كنترل و ساماندهي رفتار خود ، به نوعي مخالفت خود را با رفتار نادرست او ابراز مي كنيم . البته گاهي ممکن است مداراي ما دربرابر همسر ، با سکوتي معنا دار از طرف ما همراه باشد که براي طرف مقابل گران است و موجب شود كه او در رفتار و كردارش تجديد نظر كند . به هرحال ، هرکس با توجه به تيپ شخصيتي و احساسات همسر خود ، مي تواند الگوي مناسبي را براي مقابله با خطاها پيدا کند ، مشروط براينکه اين شيوه رفتاري ، به تقويت رفتارهاي مثبت در همسر منجر شود .

پذیرایی ویژه خدا از زنان ؟

پذیرایی ویژه خدا از زنان ؟

مراسم جشن الفبا و تکلیف

چرا زن‏ها 6 سال زودتر از مردها مجبور به انجام نماز و روزه و سایر تكالیف شده‏اند؟ آیا این ظلم در حق زن‏ها نیست؟

این سوالی است که ممکن است در ذهن و زبان خیلی از زنان جامعه طرح شده باشد که براستی آیا این بلوغ زودهنگام زن نسبت به مرد، مطابق با قانون فراگیر عدل خداوندی است؟ مکلف شدن زودهنگام زنان به تکالیف سنگین شریعت، آیا تبعیض ناروا نسبت به او انگاشته نمی شود؟

حکیم و مفسر فرزانه قرآن، استاد جوادی آملی در کتاب وزین "زن در آئینه جمال و جلال خداوند" این سوال را چنین پاسخ گفته اند:

نه تنها در حق زنها ظلم نشده است بلكه آنها مورد عنایت ویژه قرار گرفته‏اند. شما بارگاهی را تصور كنید كه بدون اذن ورود، نمی‏توان وارد آن شد؛ اگر در آن بارگاه رفیع، كسی زن را شش سال زودتر از مرد راه بدهد معلوم می‏شود كه این زن بیش از مرد مورد عنایت صاحب بارگاه قرار گرفته است. دین عنایت خاصی نسبت به زن داشته است كه او را زودتر از مرد مشرّف به درگاه حضرت حق نموده است. بلوغ در واقع مشرف شدن است نه مكلّف شدن، بزرگان اهل سلوك می‏گویند ما با بلوغ مشرف شده‏ایم نه مكلف، چون زحمت و مشقتی در كار نیست. بلكه شرف در كار است، امام سجادعلیه السلام در مناجات الذاكرین می‏فرمایند: «یا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ» یعنی ‏ای خدایی كه نام تو مایه شرافت است. بنابراین اگر كسی به جایی برسد كه لیاقت ذكر خدا را پیدا كند و به یاد خدا باشد و خدا هم به یاد او باشد، شرافتی نصیب او گردیده است و زن شش سال قبل از مرد به این شرافت می‏رسد. زن باید این مطلب را خوب درك كند كه دین صریحاً به مرد می‏گوید تو برو و شش سال دیگر بازی كن، ولی زن را به حضور می‏پذیرد. مثل این‏كه در یك مجمع علمی به بچه‏ها بگویند شما بروید بازی كنید، اینجا جای شما نیست، امّا بزرگترها را اجازه ورود بدهند. این شش سال زودتر مكلف شدن نه برای آن است كه زن ناقص است بلكه برای آن است كه زن ریحانه است و این گل فقط باید به دست باغبان باشد و باغبانِ این گل، فقط قرآن و عترت و ذات اقدس اله است. درست است كه باغبان هر انسانی خداست1 منتها همان باغبان بهتر می‏داند كه كدام گل را بهتر و زودتر از دیگر گلها باید حفظ كرد. كدام نهال را باید بیشتر پذیرائی كرد. این پذیرائی ویژه الهی نشانه عظمت زن است. وقتی زن عظمت خود را می‏یابد كه بداند خدا او را شش سال زودتر از مرد می‏پذیرد. با این بینش در می‏یابیم كه نه تنها در این مورد به زن‏ها ظلمی نشده بلكه آنها مورد عنایت ویژه قرار گرفته‏اند [چون سازنده و تربیت‏كننده زنان و مردان صالح و نمونه هستند

می دانیدجذب چه تيپ مردی مي شوید ؟

می دانیدجذب چه تيپ مردی مي شوید ؟

ميتوانيد از طريق 3 رنگ، سرنخ هاي شگفت انگيزي بدست آوريد.

آيا تا بحال ميدانستيد که رنگهاي سبز و بنفش و نــارنجي (رنگ هاي فرعي) ميتوانند نشان دهنده آرزوها و نيازهاي شما در روابط عاطفي باشند؟

اگر يکي از اين رنگ ها را انتخاب کنيد مي توانيد از روي آن تشخيص دهيد که شخصيت شما جذب چه تيپ مردهايي مي شود، که البته شامل مرد ايده آل شما نيز مي شود! اگر مي خواهيد از اسرار رنگها سر در بياوريد، و بفهميد که تاثير و معناي آنها در زندگي شما چيست اين تست کوتاه را انجام دهيد:

مرحله 1: رنگ مورد علاقه خود را انتخاب کنيد:

ازرنگ هاي زير هر يک را که بيشتر از سايرين دوست مي داريد انتخاب کنيد: (البته لازم نيست رنگي را انتخاب کنيد که در لباس پوشيدن و آرايش خود به کار مي بريد)

سبز بنفش نارنجي

مرحله 2: نتيجه:

حال که رنگ مورد علاقه خود را انتخاب کرديد، نگاهي به تفسير آن بيندازيد تا با شيوه هاي عشق ورزي خود آگاه شويد، و بدانيد که خصوصيات اخلاقي مرد ايده آلتان چگونه است.


اگر رنگ منتخب شما سبز باشد...

زماني که براي اولين بار با مردي ملاقات مي کنيد رفتار شما باعث مي شود که او از همان آغاز سفره دلش را براي شما باز کنيد و در مورد زندگيش با شما صحبت کند. شما راحتي و آرامش را به فرد مقابل منتقل مي کنيد و او احساس مي کند که تحت حمايت کامل و همه جانبه شما قرار گرفته است.

شما از همان آغاز به راحتي مي توانيد تشخيص دهيد که فرد مقابل چه نيازهايي دارد. شما به غرايز خود اعتماد مي کنيد و به نداهاي درونيتان گوش مي سپاريد و از همين طريق متوجه مي شويد که او در رابطه چه چيزي را طلب مي کند.

نکته قابل توجهي که در شما وجود دارد توانايي کسب اطلاع از طرف مقابل است. شما از اين طريق حس کنجکاوي خود را تطميع مي کنيد.

در نهايت شما با کسي ازدواج مي کنيد که بتواند آسايش و امنيت را براي شما به ارمغان آورد. شما صاحب خانه اي پر از بچه مي شويد، از نظر مادي بي نياز هستيد، براي همسر خود ارزش قائل مي شويد و او نيز به شما احترام مي گذارد. مرد ايده آل شما بايد داراي يک شخصيت ثابت باشد. "سبزي ها" با مردهاي با ثبات و قاطع ازدواج مي کنند.

اخطار: شما همواره با روي باز با دنياي اطراف خود ارتباط برقرار مي کنيد و انسان پاک و معصومي هستيد. داشتن اين خصوصيات اندکي کار شما را در پيدا کردن مرد ايده آلتان دشوار مي کند. بيشتر افراد نمي توانند شخصيت واقعي شما را به درستي بشناسند به همين دليل زماني که با خود واقعي شما مواجه مي شوند ممکن است شکه شده و نا اميد گردند، زيرا ممکن است که شما با معيارهاي ذهني آنها مطابقت نداشته باشيد.

اگر رنگ منتخب شما بنفش باشد...

در اولين ملاقات بيشتر جذب انرژي و تحرک فرد مقابل مي شويد، اما در واقع شما به مردي علاقمند هستيد که در کنار او احساس راحتي کنيد و از او آرامش بگيريد. رمز موفقيت شما در مقابل مردها گيرايي، جذبه و هيجانتان است. شما سرشار از ذوق و اشتياق هستيد به همين دليل آقايون نيز احساس مي کنند که زندگي شان در کنار شما مهيج و جالب خواهد شد.

شما وفادار و وظيفه شناس هستيد و ارتباط عاطفي براي شما يک امر جدي تلقي مي شود.


فردي را براي ازدواج انتخاب کرديد، به اين معناست که او تمام معيارها و ملاک هاي مورد نظر شما را دارا بوده که توانسته به اين مرحله راه پيدا کند. در ضمن لازم به ذکر است که شما براي وضعيت ظاهري افراد اهميت خاصي قائل هستيد. "بنفشي ها" با مردهاي خوش تيپ و قيافه ازدواج مي کنند!

اخطار: بهتر است اگر فرد مناسب پيدا شد اندکي به او فرصت دهيد و شروع نکنيد به حدس زدن خصوصيات اخلاقي او. بهتر است وي را بر اساس رفتارش ارزيابي کنيد نه اينکه او را با مرد ايده آل ذهني خود مقايسه کنيد.

اگر رنگ منتخب شما نارنجي باشد...

شما يک فرد جذاب، دوست داشتني، مهربان و خونگرم هستيد و با اين خصوصيات مي توانيد دل مردها را بدست آوريد. بايد حقيقت را لمس کنيد تا بتوانيد آنرا باور کنيد. با رفتار خود به ديگران نشان مي دهيد که به حرف هاي آنها گوش مي دهيد و برايشان ارزش قائل هستيد.

به راحتي فريفته ظاهر افراد مي شويد اما جاي هيچ گونه نگراني وجود ندارد چراکه ازدواج شما هميشه از روي عقل و منطق مي باشد.

شما جذب مردهاي با هوش مي شويد و هنگاميکه به او بله گفتيد، بله شما به معناي تا ابد و هميشه و در رنج و شادي است. شما با مردي ارتباط برقرار مي کنيد که بتوانيد از او چيزي بياموزيد. "نارنجي ها" با مردهاي با هوش ازدواج مي کنند!

اخطار: شما فردي هستيد که سعي مي کنيد نقاط ضعف و منافذ حساس و نفوذ پذير خود را پنهان کنيد، تنها چيزي که فرد مقابل مي تواند در شما ببيند استحکامات زيرکانه است. او احتمالا در مورد شخصيت اصلي شما دچار اشتباه مي شود. سعي کنيد در طول زمان وي را با کاراکتر واقعي تان آشنا کنيد

بزرگترین ضعف یک زن چیست ؟

بزرگترین ضعف یک زن چیست ؟

كدومتون ميدونه كه چيه؟؟ چه عامليه كه باعث ميشه در تمام مراحل زندگي زنان، تاثير نامطلوبي به واسطه اون گذاشته بشه؟؟ متاسفانه تنها در كشورهاي سنتي گرا اين عامل شديداً قدرت داره ..اين عامل چيزي نيست جز يك تفكر ساده ولي مسموم! تفكري كه مثل يك پيچك دور زن رو ميگيره و به آرامي وي رو خفه ميكنه. اينكه يك زن نمي تواند بتنهايي موفق شود و احتياج به يك تكيه گاه دارد!! يك تفكر باطل و كاملاً غلط… شما به هرچي دختر ايرانيه نگاه كنين. مغز همشون رو چند تا كلمه داره ويران ميكنه..شوهر، عشق ، كسي كه تا ابد كنارت بمونه!! تمام زنهاي ايراني زندگيشون رو دارن تو اين خط خلاصه ميكنن.متاسفانه پايداري هم ندارن! يعني تا يكم تصميم ميگيرن عوض بشن زِبيخ گند ميزنن تو اوضاع! ايندفعه از اونور بام مي افتن پايين و اصلاً اين مطالب رو پوچ ميبينن و تمامش رو از ذهنشون پاك ميكنن! ايندفعه ميشن يه موجود نچسب كه مغزش يخ بسته ! متاسفانه اين تفكر باعث شده كه زنان ايراني هرچقدر هم كه پيشرفت ميكنند باز هم مي خواهند كه كسي آنها را خوشبخت كند! آنها همش تو فكر اين هستند كه يك نفر بيابد و بار اين زندگي را برايشان بدوش بكشد! خانمها خودتون مقصريد..شما فكر ميكنين سنگيني جهان برايتان زياد است! شما تكيه گاه ميخواهيد ولي حاضر نيستيد كه ستون باشيد. متاسفانه بايد بگم راندمان عمليتون
افتضاحه! اكثراً زنان ايراني خودشون رو يه نهال ميبينن كه داره يه طوفان رو تحمل ميكنه ، منتظر يه داربسته كه بياد تا بتونه بهش تكيه بده!! خدا بگم چيكارتون كنه..بعضي هاتون هم يكم احساس ميكنين كه مثل اينكه قضيه مشكل داره ولي نمي دونين جريان چيه! درنتيجه شوت ميكنين زير داربست و ميگين داربست ميخوام چيكار؟ ..خودم مثل شير وايميستم جلوش…آقا باده هم ايكي ثانيه مياد زرتي نهال و ريشه و هرچي هست و نيست رو عينهو ماست ميكنه مي اندازه دور!!..خانمهاي عزيز..لطف كنيد اين طرزفكر دراماتيك مامان بزرگاتون رو بريزين دور و محض رضاي خدا يه ذره محكم باشين.در كتاب پيامبر و ديوانه ، اثر جبران خليل جبران چند عبارت وجود داره كه خوندش رو بهمتون توصيه ميكنم.شما بايد اين تفكر رو جايگزين كنين.فقط دو بند از اين عبارتهاش رو براتون ميگم..
1-زن و شوهر همچون ستون هاي يك معبد هستند كه سقف را نگه ميدارند ولي وزني به دوش هم نمي اندازند
2-از نان خود به هم بدهيد اما هركدام براي خود ناني داشته باشيد..
بقيه اش رو بريد بخونين و توروخدا يكم روش فكر كنيد.شما فقط منتظرين كه يه نفر بياد و سنگيني شما رو تحمل كنه ولي اصلاً فكر نميكنين اون در قبال اينكار از شما امتياز مي خواد. اين افكار خاله هاتون رو هم بريزين دور كه اگه عاشقه بايد اينكارو انجام بده ! تو رو خدا بس كنين ديگه .يكم محكم باشين . مطمئن باشين اگه اينجوري بود به شما وانت مي دادند نه شوهر!! شما بايد بپذيرين كه دوران اشتراك تموم شده! وقتي كه مردي خرج زنش رو ميده در واقع داره ازش آزادي خريد ميكنه! اون مثلاُ قراره از شما محافظت كنه ولي در واقع شما رو صاحب

ميشه! تو كلتون بكنين كه اولين شرط آزادي اينه كه دستتون تو جيب خودتون باشه.چرا روي مرد حساب ميشه؟چون اون داره صورت حساب رو مي پردازه!قدرت پول داره بحساب قدرت اون نوشته ميشه! اصلاً روتون ميشه واسه پول تو جيبي و خرج خونه هي پيشش دست دراز كنين؟بعد هم دو هزارتا جواب پس بدين كه با پول قبلي چيكار كردين!! در سراسر دنيا زنها دارن كار ميكنن.از تو رستوران گرفته تا توي راكتورهاي اتمي، فقط توي اين كشورهاي سنتي گراي بي در و پيكرو بي صاحب ميبيني كه زنها چتربازي هم زندگي ميكنن! در نتيجه آزادي نميتونن داشته باشن.اونهايي هم كه شاغل هستند باز در جهت اتينا شاغل هستند !! خانومها چرا همش معاني رو غلط تفسير ميكنين؟ جمله مالِ من و مالِ تو نداره ديگه مرد! بابا مرد بخدا! الان زندگي تو هزاره جديد حساب كتاب داره…بگيرين چي ميگم.از نان خود بيكديگر بدهيد ولي هركدام نان جداگانه داشته باشيد. اين اولين شرطه آزاديه : روي پاي خود بودن. شما دنياي نوين مي خواين ولي نمي خواين خودتون رو باهاش وفق بدين؟ مگه ميشه همچين چيزي؟ اولين شرط زندگي در دنياي امروز اينه:خودت مسؤل ساخت زندگيت هستي. حالا بيام دوباره نظر خواهي رو باز كنم ببينم يه مشت شاعر نوشتن :آه ..اي دل..دوران عشق سپري شد! عاشقي مرد!…كوفت !! بخدا دارم خودمو كنترل ميكنم كه داد نزنم!………پوف…عزيز من عاشقي نمرده! ولي دوران اينكه تو مسؤل زندگيت نباشي تموم شده.هر فرد 2 راه جلوي پاش داره.يا اينكه كسي مسؤل زندگيت باشه و در مقابلش بايد آزاديت رو بهش بدي و يا مسؤل زندگيت باشي و هزينه آزاديت رو هم بپردازي..لوس بازي هم در نيارين!فلسفه مفت هم ننويسين چون حد وسط نداره…اين مسائل هيچ ربطي هم به عاشقي يك فرد خود مسؤل نداره..ميگيرين چي ميگم ؟نداره..نداره…نداره…