چه بگویم
چه بگویم سخنی نیست میان من و تو
جای عاشق شدنی نیست میان من و تو
آنقدر درد کشیدم که یعقوب شدم مژده ی پیرهنی نیست میان من و تو
سال ها می شود از رفتنتو می گذرد خبر از آمدنی نیست میان من و تو
آنقدر دوست نبودیم که دشمن باشیم دشمنی با تو منی نیست میان من و تو
خواستم با تو بگویم که دلم گفت : “بگو…” چه بگویم سخنی نیست میان من و تو
+ نوشته شده در شنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۰ ساعت 1:5 توسط Secret
|
سلام بر مهدی ...